سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هموطن ایرانی تسلیت و یاری!

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 103/7/5 1:39 عصر

جان باختن دلخراش کارگران معدن طبس-هموطن تسلیت


جان باختن دلخراش کارگران معدن طبس-هموطن تسلیت.
مرگ دریغ انگیز بیش از 50تن از هموطنان عزیزمان که از یکی از اقشار زحمتکشان و دردمندان میهنمان هستند را به خانواده و آشنایان کارگران معدن طبس و همچنین به مردم آزاده و همدل تسلیت عرض مینمائیم.
باشد که مانند رویدادهای غمبار گذشته از یاری و کمک آزادمردان و آزاد زنان ایران زمین برخودار باشیم.
هموطن طبسی تسلیت تسلیت ایران گریان تسلیت ، همدلی و یاری.

مدیریت و نویسندگان تارنمای مجله آرامش

سرداربی بی مریم بختیاری و مرگ عزیزان!

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 103/6/19 5:34 صبح

سرداربی بی مریم بختیاری ومرگ عزیزان!

‍ ‍ ‍ #سردار_بی_بی_مریم_بختیاری: قهرمان انقلاب مشروطه او یکی از فرماندهان فتح تهران در کنار برادرش #سردار_اسعد_بختیاری بود.
بی بی مریم بختیاری بعد از قتل فجیع برادرش سردار #جعفرقلی_خان_اسعد_بختیاری وزیر جنگ #رضاشاه و اعدام پسرش #علی_مردان_خان_بختیاری ، گیسهای خودرا به نشانه اعتراض به حاکمان وقت کوتاه نمود.
#جعفرقلی_خان_اسعد_بختیاری از سرداران #انقلاب_مشروطه_ایران و #وزیرجنگ رضاشاه در هنگام مسافرت به بابل و...برای مسابقه اسب دوانی به دستور مستقیم#پهلوی_اول در چادرش ، ساعتی بعد از بازی او و رضاشاه دستگیر شد ، و راهی زندان قصر تهران شد.
او نهایتاً در زندان قصر بعد از شکنجه و آزارهای فراوان توسط مزدوران #سرپاس_مختاری #رئیس_نظمیه #رضا_شاهی ، با آمپول هوای دژخیم زندان قصر #پزشک_احمدی به قتل رسید.
پسر #سردار_بی_بی_مریم_بختیاری ،رئیس ایل بختیاری ؛ #علی_مردان_خان_بختیاری معروف به#شیرعلی_مردون که فردی آزاده و آزادیخواه ، و ضد سیاستهای استعماری انگلیس و ضد استبداد دورانش بود. #علی_مردان_خان_بختیاری در هنگام اعدام و تیرباران با طنین رعد آسایِ شعارهای #زنده_باد_ایران و #زنده_باد_آزادی با چشمانی باز که حاضر به بستن آن نشد ، دلاورانه به شهادت رسید.
#یادشان_گرامی_باد
یادداشت به قلم : مهدی گلمحمدی ایرانی(آرمان)
#تاریخ_عصرپهلوی
#تاریخ_معاصر_ایران

عزیزان سال نو مبارک....

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 103/1/9 8:23 صبح

1403 فروردین 9, پنجشنبه

عزیزان سال نو مبارک....

عید نوروز و سال

 

عید نوروز و سال جدید1403خورشیدی را به شما دوستان و هموطنان عزیزم تبریک و تهنیت عرض میکنم.

 

آرزوی قلبی اَم این است ، این عید و بهارخجسته 1403 ، که برای همه میهن دوستان آزاده ، جشنی ملی و باستانی میباشد ، همراه با سلامتی ، آرامش ماندگار و ترقی مادی و معنوی باشد.

  لبهایتان شاد و خندان ، دلهایتان امیدوار و رها  و قلبهایتان مهرورز و خیررسان به هم نوعانتان باشد.

 

سال نو مبارک ، مبارک ، مبارک.....

 

با احترام و ارادت : #مهدی_گلمحمدی_ایرانی


درگذشت دکتر محمدمصدق

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/12/14 5:57 عصر

اسفند 14

درگذشت پیشوای نهضت ملی و ضداستعماری ایران


پس از کودتای استعمار
ی درباری 28مرداد1332 پیشوای نهضت ملی و ضد استعماری ملت ایران ، دکتر محمد مصدق ، در دادگاه نظامی شاه محاکمه شد و علی‌رغم دفاعیه? مستندی که از خود ارائه داد، به سه سال حبس انفرادی محکوم شد.
مصدق بزرگ پس از تحمل سه سال زندان انفرادی در زندان، مصدق به دستور محمدرضاشاه پهلوی به قلعه? احمدآباد تبعید شد این ایرانی آزاده و میهن پرست تا پایان عمر شریف خود، در آن‌جا تحت نظارت ساواک قرار داشت و به دلیل محدودیت‌های بسیار تا به آن اندازه عرصه به او تنگ شده بود که گفته? خودش، «هر روز آرزوی مرگ می‌کرد»


دکتر محمد مصدق در 14 اسفند 1345 خورشیدی ، بر اثر فشارهای حکومتی بر روح و جسم و جانش ، در تبعید و حصرخانگی در سن 84 سالگی ظاهراً مبتلا به سرطان شد ، و در بیمارستان نجمیه? تهران زیر نظر مأموران ساواک درگذشت و در واقع دِق کرد و جان به جانان سپرد.


مصدق کبیر به دلیل مخالفت شاه با وصیت او مبنی بر به خاک سپرده شدنش در کنار شهدای راه وطن در قیام ملی و ضد استعماری و ضد استبدادی 30 تیر1331خورشیدی در قبرستان ابن بابویه ، در ملک شخصی‌اش واقع در قلعه? احمدآباد به صورت امانت به خاک سپرده شد.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

منابع ::
1-ویکی پدیا
2- کتاب مصدق، غلام حسین. مصاحبه غلام حسین مصدق (فرزند محمد مصدق) با تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد.

مرثیه درخت :
به مناسبت14اسفند ، روز جاودانه شدن #دکتر_محمد_مصدق ، رهبر و پیشوای نهضت ملی و ضد استعماری ملت ایران. شعر مرثیه درخت دکتر شفیعی کدکنی در سوگ مصدق بزرگ


محمدرضا شفیعی‌کدکنی خاطره خود را در مورد روز درگذشت مصدق این گونه روایت می‌کند ::
کیهان در گوشه صفحه اول خبر مرگ مصدق را چاپ کرده بود. مدتی به روزنامه خیره شدم و خطاب به مصدق عباراتی گفتم، که خب، پیرمرد بالاخره... یک‌باره زدم زیر گریه؛ از آن گریه‌های عجیب‌و‌غریب که کمتر در عمرم بر من مسلط شده است. رضا سیدحسینی دست مرا گرفته بود و می‌کشید که بی‌صدا، الان می‌آیند و ما را می‌گیرند و من همان‌طور نعره می‌زدم. بالاخره از او جدا شدم و خودم را رساندم به خانه‌مان.
منزلی بود در خیابان شیخ هادی... با یکی از هم‌کلاسی‌های هم‌شهری‌ام اجاره کرده بودم. گریه‌کنان رفتم به خانه و در آنجا شعر «مرثیه درخت» را سرودم:

شعر مرثیه_درخت :
دیگر کدام روزنه،
دیگر کدام صبح
خوابِ بلند و تیره ی دریا را -
آشفته و عبوس - تعبیر می‌کند؟
من می‌شنیدم از لبِ برگ -
این زبان سبز -
در خوابِ نیم‌شب که سرودش را در آب جویبار، بدین گونه شسته بود:
-در سوگت‌ ای درختِ تناور!
‌ای آیتِ خجسته ی در خویش زیستن!
ما را حتی امانِ گریه ندادند.

من، اولین سپیده ی بیدارِ باغ را -
آمیخته به خونِ طراوت-
در خوابِ برگهای تو دیدم من،
اولین ترنّمِ مرغانِ صبح را -
بیدارِ روشناییِ رویانِرودبار-
در گل فشانی تو شنیدم.
دیدند بادها کان شاخ و برگهای مقدّس -
این سال و سالیان که شبی مرگواره بود-
در سایه ی حصار تو پوسید در ودیوار،
دیوارِ بی کرانیِ تنهاییِ تو-
یا دیوارِ باستانیِ تردیدهای من
نگذاشت شاخه های تو دیگر در خنده ی سپیده ببالند
حتی، نگذاشت قمریانِ پریشان
(اینان که مرگِ یک گلِ نرگس را یک ماه پیش تر آسان گریستند)
در سوکِ ساکتِ تو بنالند.
گیرم، بیرون ازین حصار کسی نیست
گیرم در آن کرانه نگویند کاین موجِ روشناییِ مشرق -
بر نخل‌های تشنه ی صحرا، یمن، عدن... یا آب‌های ساحلیِ نیل-
از بخششِ کدام سپیده‌ست اما، من از نگاهِ آینه -
هرچند تیره، تار-
شرمنده‌ام که:
آه در سکوت‌ ای درختِ تناور،
ای آیتِ خجسته ی در خویش زیستن،
بالیدن و شکفتن
، در خویش بارورشدن از خویش،
در خاکِ خویش ریشه‌دواندن
ما را حتی امان گریه ندادند.


دکتر محمد رضا شفعی کدکنی ‏( م . سرشک ‏) - 15 اسفند 1345خورشیدی. #دکتر_محمد_مصدق #دکترشفیعی_کدکنی
پایان.

شبه مدرنیته مستبدانه-4

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/10/10 6:2 عصر

ترقی و مدرنیزاسیون در ایران ، نکته های ظریف و کوچک-قسمت چهارم.



11- ادغام نیروهای مسلح و نظامی قزاق و ژاندارمری.

نیروهای مسلح ژاندارمری قبل و بعد بعد انقلاب مشروطه ، تحت تعلیم و آموزش سوئدیها قرار داشتند.

برخلاف نیروهای مسلح قزاق ؛
اکثر افسران ایرانی ژاندارمری افرادی  وطن دوست و ملی گرا بودند.

نیروهای مسلح دیویزیون قزاق که فرماندهی عالی و کلان آن از دوره ناصر الدین شاه که وارد ایران شدند ، نخست وابسته به روسیه تزاری بودند ، و تمامی خدمات ، آموزش و حقوق سربازان قزاق توسط سرکردگان روسیه تزاری کارسازی و پرداخت میشد.

   کودتای سوم اسفند1299 شمسی ،
تحت حمایت لجستیکی ، مالی و معنوی بخشی از نیروی سیاسی و نظامی یک کشور بیگانه یعنی ژنرال آیرونسایدانگلیسی فرمانده کل نیروهای نظامی انگلیس در شمال ایران به مرحله اجرایی درآمد.

سیدضیاء الدین طباطبایی دیبا و رضاخان میرپنج ، با موفقیت این کودتا را به نتیجه دلخواه رساندند و دولت وقت را ساقط و خود مصدر امور سیاسی کشور شدند.
البته طبق تعهداتی که رضاخان به آیرونساید داد ، این کودتا هیچ خطر و مشکلی برای پادشاهی احمدشاه قاجار ایجاد نکرد.
( خاطرات وسفرنامه ژنرال آیرونساید-به ضمیمه اسناد و مکاتبات وزارت خارجه انگلیس-ترجمه :بهروز قزوینی ).



بریتانیایی ها از طریق کمیته زرگنده در طراحی کودتای سوم اسفند 1299خورشیدی  یا آنچه بعداً رهبران می‌بایست انجام می‌دادند، نقش داشتند.

منبع :
الف-نیکی آر. کدی: ایران دوره قاجار و برآمدن رضاشاه پهلوی - مهدی حقیقت خواه ص 137 .

ب- میخاییل زیرینسکی: قدرت سلطنت و دیکتاتوری (انگلستان و برآمدن رضاشاه پهلوی ) ص 24 .

به فرمان احمدشاه ، رضاخان ،لقب سردار سپهی را نصیب خود کرد.



12- در دوران رضاشاه یک ارتش یکپارچه و نوین صورت عینی و عملی به خودگرفت.
ایجاد یک ارتش ملی و یکپارچه نظامی از سری قوانین مدون و ثبت شده ، در دوره های نخست افتتاح مجلس شورای ملی بعد از انقلاب مشروطه بود.


نکته تاسف آور در رابطه با این ارتش نوین رضاشاهی اینکه ، تنها چند ساعت یا با اندکی تسامح ، نهایتاً سه روز در مقابل نیروهای متخاصم روسیه و انگلیس توان ایستادگی داشت ؛
ولی نهایتاً با فرار کردن اکثریت فرماندهان کل ، آن ارتش رضاشاهی که وابسته به نیروی ملت نبود ، همچون برف در آفتاب تموز آب شد ، و از هم پاشید.

از  دلایل اصلی از هم پاشیدگی سریع ارتش رضاشاهی این بود که ، پاسبانها و محافظان سنتی مرزهای ایران یکپارچه ما ، یعنی رهبران ، سران و مردم دلاور از همه ملیتها ، اقوام و عشایر از لُرها، کردها ، بلوچها ، خراسانیها و ...که قرنها به صورت سنتی ، جان برکفانه و با ایمان ، همراه با عِرقِ ملی و میهنی ، یکی از حافظان اصلیِ مرزها و تمامیت ارضی ایران بودند ؛
توسط نیروهای تحت امر رضا شاه یا اعدام و تبعید شدند ، و یا منزوی و خانه نشین ، و یا بی انگیزه و  عصبانی شدند ، و بر علیه قوانین و نظم و نظام تمرکزگرا ، امرانه و خشک رضاخانی ، که برخلاف نظر افرادی چون فروغی ها، مصدقها ، مدرسها ، دولت آبادیها و ... ، اثری از کار علمی تدریجی و گام به گام ، و زمینه سازیهای فرهنگی و اجتماعی در آن مشهود نبود ، شوریدند و دست به قیامهای کوچک و بزرگ مسلحانه زدند ، که توسط ارتش سرکوب شدند.

13- سرکوبهای سیاسی و اجتماعی ،
و عدم وجود آزادی و احترام به رای و نظر مردم و خردمندان ، توسط حکام دیکتاتور و مستبدی همچون موسولینی ها ، استالین ها ، هیتلرها ، فرانکوها و...، هر چند کارهای بزرگ و کوچک در عرصه های صنعتی ، بهداشتی ، امنیتی و نظامی کرده باشند ؛
و یا با ایجاد کارخانه های کوچک و بزرگ در ایران که اثری از صنایع مادر در آن نبود ، و نهایتاً همان کارخانه های نساجی و غیره که با پول ملت و دولت خریداری شده بود ،  مالکیت 6دانگ آن  بنام پادشاه وقت یعنی پهلوی اول ثبت میشد ، و این لجام گسیختگی و از هم پاشیدگی و استبداد سیاسی ،  که با اعدامها ، تبعیدها و حصرهای خانگی توسط رضاشاه  همراه بود ، موجب خالی شدن دوستان و دولتیان خادم و  کسانی که در پادشاهی او نقش کلیدی داشتند مانند : سردار اسعد بختیاری ، تیمور تاش ، عبدالحسین دیبا ، نصرت الله فیروز و ...در زندانها با آمپول هوا پزشک احمدی به قتل رسیدند ، یا همانند داورها و سردار تنکابنی ، فرمانفرما ، تدین ، زین العابدین رهنما ، فروغی ، صولت الدوله قشقایی ها ، خان بابا اسعد ها ، علی مردان خان بختیاریها و و و....یا اعدام و تیرباران شدند و یا خودکشی شدند و یا منزوی و تبعید گشتند و در نتیجه از صحنه سیاسی کشور حذف گشتند.


این بود که رضا شاه با سه خط تلگراف استعمار انگلیس روانه تبعید شد  ، تا هم از دست مردم ناراضی و انقلابی خلاص شوند ، و هم استعمار و دول بیگانه بخصوص انگلیس ، بعد از گفتگو و لابی با محمدعلی فروغی ، با فراغ بال ، پسر جوانش محمدرضاپهلوی را برای پیش بردن مقاصد شوم سیاسی خود بر تخت پادشاهی ایران نشاندند.



لشگر نظامی متفقین در ادامه جنگ جهانی دوم ، در سوم شهریور1320ش ، خاک کشورمان را به بهانه حضور نیروهای نازی آلمان هیتلری اشغال نمودند.


از عواقب وخامت بار این سیاستهای استعماری و ضدمردمی انگلیس و روسیه ، که موجب اشغال خاک وطنمان شد ، قحطی، بیماری و مرگ میلیونها ایرانی بود ، که یک رویدادی دلخراش و ملی که میتوان از آن به عنوان جنایتی جنگی علیه بشریت نام برد.



14-- شور بختانه سیاستهای تک محوری و مستبدانه و فرمان فقط فرمان پادشاه  قوی شوکت ، موجب از بین رفتن نیروهای جوان  و خردمند این مرز و بوم شد ، و ملت را از فرهنگ ترقی ساز و مدرن جمع گرایی ، نوع دوستی ، و روشهای درست گفتگو ، دیالوگ و تحمل دیدگاهای مخالف بی بهره ساخت ، و دهها سال از ملت متمدن دنیا عقب گرد نمودیم.


اگر استبداد شاهانه نبود و تا حدود زیادی مانند سلطنت مشروطه دوران احمد شاه قاجار ،که درست نقطه متقابل پدر آدمکش و ضد مشروطه اش بود ؛
رضاشاه پهلوی اگر طبق قانون اساسی مشروطیت فقط سلطنت میکرد و نه دخالت در امور کشور ، و کار سیاست لشگری و کشوری در عرصه های اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی و...را به نخست وزیران و وزرای دولت و نمایندگان مجلس شورا میداد،همان نوادگان تاریخی مبارزان و جان برکفان دلیران تنگستان و دشتستان ،
و بیشتر نیروهای مردمِ انقلابی از الوار و اکراد سلحشور ، و از عشایر وطن پرست قشقایی ، بختیاری ، بویر احمدی و ...در مقابل نیروهای اشغالگر روسیه و انگلیس دلاورانه
می ایستادند.
ناگفته نماند که صدالبته در یک تحلیل علمی و واقع بینانه تاریخی ، جایی برای اگرها و شایدها که فقط نمایانگر آرزوهای دست نیافته ما است ، نمیباشد.


به دلیل حکومت استبدادی رضاشاه و عدم پشتوانه مردمی ، دیگر خبری از آن دلاوران و آزادگان کشورمان،همچون گذشته باشکوه تاریخی ،جان شیرین خود را تقدیم آزادی و حفظ تمامیت و یکپارچگی خاک ایران زمین زیبا می کردند ، نبود.


وطن ما مامن آزادیخواهانی همچون بابک خرم الدین ها ، مزدکها ، یعقوب لیثها ، ستارخانها ، باقرخانها ، رئیس علی دلواریها ، سردار بی بی مریم بختیاریها  ، شیخ محمد خیابانی ها ، میرزاکوچک خان جنگلی ها ، کلنل محمد تقی پسیانها ، علی مردان خان بختیاری ها معرف به شیر علی مردون پسر مبارز مشروطه خواه سردار بی بی مریم، تیریاران شده در دوران پهلوی اول ، خان بابااسعد بختیاریها ،
استاد و دانشمند ایرانی دکتر تقی ارانی ها ، کارگر مطبعه و از اعضای شاخص اتحادیه کارگران ایران محمد حجازی ها ، شاعر و نویسنده مرتضی کیوانهااعدام شده در دوران پهلوی ، استاد کامران نجات الهی ها ،
دکتر خانعلی ها ، بیژن جزنیها ، فاطمه امینی ها ، مرضیه اسکویی ها ، خسرو گلسرخیها ، کریمپور شیرازی ها ، دکتر محمدمصدق ها ، دکتر حسین فاطمی ها ، سرگرد محمود سُخایی ها ، مجاهد شهید والامقامِ ، راه آزادی و استقلال میهن عالم دینی سید حسن مدرس ها ،  شکنجه شده شهید سید محمدرضا سعیدی ها  و ....بود ، که در راه استقلال و آزادی میهن در مقابل دشمنان این خاک ایستادند و جاودانه تاریخ گل افشان و خونبار ایران زمین زیبا شدند.

روانشان شاد ، یادشان گرامی ،
و راهشان پررهرو باد.


نویسنده : #مهدی_گلمحمدی

ادامه دارد.