سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابلاغ مبین-4

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/10/29 3:6 عصر

« اسلام،اختیار،آزادی »

 

5- « عدم اجبار و اکراه در دین انسان ساز اسلام  »

 

دین رهایی بخش اسلام ، دینی سراسر امید،آزادی، و عشق به خالق و مخلوق می باشد.

برخلاف نظر و شبهه افکنی های افراد ناآگاه و یا بعضا مغرض ، که چنین به دروغ به مخاطبان جوانشان القاء میکنند، که گویا اسلام دینی خشونت بار،تحمیلی و مربوط به دوران قدیم است، باید به این نکته مهم اشاره نماییم که دین انسان ساز اسلام آیینی سرشار از عشق به خالق یکتا و مخلوقش میباشد و احترام خاصی به حق و حقوق و کرامت نوع انسان،صرف نظر از جنسیت،نژاد،رنگ پوست،زبان،ملیت و باورهای متفاوت دارد.

برخی از افراد ناآگاه، و یا کسانی که به انواع مختلف از رفتار و گفتار شخص و یا اشخاصی که مدعی مسلمانی و دینداری بوده اند،گزیده و ناراحت شده و یا ناخالصی های گوناگون در بین برخی ازدوستان و آشنایان دیده اند، متاسفانه آن رفتارها و گفتارهای نابخردانه ای که با روح و جوهره انسانی و توحیدی دین مبین اسلام شدیدا مغایرت و تضاد دارد ، را به پای پیامبرعشق و رحمت حضرت محمد(ص} و امامان بزرگوار تشییع، که در واقع الگو و نمونه ای روشن از اسلام راستین محمدی و علوی بوده اند، می گذارند، که کاری بسیار نادرست و خطا میباشد.زیرا معیار شناخت اسلام در وهله اول کتاب انسان ساز قرآن کریم است،که با خواندن آیاتش همراه با تدبر و تعقل، می توانیم به حقیقت و راستی دست یابیم.

 

بویژه با مطالعه آیات محکم قرآن کریم و همچنین با پیروی از رفتار و کردار و گفتار نجات بخش حضرت امیر المومنین امام علی{ع} و .....که در کتابهای راهگشایی نظیر نهج البلاغه،تحف العقول،صحیفه سجادیه و .....متبلور و مشهود است، به شناختی درست و اساسی از اسلام محمدی و علوی برسیم.


البته ناگفته نماند متد اصلی شناخت احادیث و روایاتی که از امامان معصوم در کتابهای مختلف دینی از سوی راویان مختلف نقل شده است، با توجه به رهنمودهای مهم و اصولی حضرت امام علی(ع)که در خطبه201 نهج البلاغه(فیض الاسلام} بیان شده است، ارجاع دادن سخنان و روایات نقل شده به آیات محکم قرآن کریم و سنت صحیح و پسندیده پیامبر اسلام{ص}که وحدت زا و متواتر است، میباشد.

1-خداوند یگانه در قرآن مجید،سوره نساء، آیه 59 می فرماید:: ای ایمان آورندگان،از خدا  و رسول و متصدیان امور که از خودتان هستند،اطاعت کنید و هرگاه در امری دچار اختلاف شدید،اگر به خدا و روز واپسین باور دارید،آن را به {کتاب}خدا و (روش) رسول ارجاع دهید ، که این بهتر و خوش فرجام تر است.{قرآن مبین-صفحه87}

 

2-امام صادق {ع} می فرماید : هر موضوعی باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثی که وافق قرآن نباشد،دروغی است خوش نما.{ اصول کافی-جلد اول ، صفحه 89 }

3-رسول اکرم(ص) فرمود : ای مردم آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آنرا من گفته ام، و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آنرا نگفته ام. { اصول کافی-حدیث11-صفحه89}

 

4-رسول خدا(ص)می فرماید : هیچ گفتاری جز با کردار ارزش ندارد و هیچ گفتار و کرداری جز با نیت ارزش ندارد، و هیچ گفتار و کردار و نیتی جز با موافقت سنت ارزش ندارد. {اصول کافی-جلد اول-حدیث9-صفحه90}

 

در اینجا به اصل موضوع این گفتار،مبنی بر عدم اجبار و اکراه در دین اسلام بر می گردیم:

دعوت و گسترش دین اسلام دردوران پیامبر اسلام{ص} و در زمان امام علی{ع} در دوره کوتاه5ساله خلافتش، نشان دهنده اثبات آیات قرآن کریم، در عدم اجبار و اکراه بودن دین مبین اسلام و احترام ویژه به حق و حقوق و آزادی نوع انسان می باشد.

 مولا و پیشوایمان علی-ع- در قسمتی از عهدنامه گهربارش به مالک اشتر،زمانی که اورابه استانداری مصر روانه می کرد ، در این ارتباط می فرماید : ای مالک.....و مبادا نسبت به ایشان { چون } جانور درنده بوده ، خوردنشان را غنیمت دانی، که آنان دو دسته اند: یا با تو برادر دینی اند،یا در آفرینش مانند تو هستند.....(نهج البلاغه،ترجمه مرحوم فیض الاسلام-صفحه936-جزء پنجم-تهران1381)

 

حرکات و رفتارهای ضد اسلامی و ضد انسانی برخی مدعیان دروغین و ریاکار و منافق در دوران اموی ها،عباسیها، صفوی ها، همچون معاویه ها،عمروعاصها، یزیدها،مروان بن حکم ها،،متوکل عباسیها،حجاج  بن ثقفی ها ، که برای ارضای تمایلات نفسانی و دنیوی خود دست به کشور گشایی همراه با قتل و غارت، و تجاوز به جان و مال و ناموس مردم زدند، هیچ ارتباطی با دین سراسر رحمت،عدالت، و آزادی بخش اسلام و دستورات سعادت بخش قرآن و سنت گرانقدر پیامبر و زندگانی سرشار از انسانیت،تقوی و مردم داری ائمه اطهار{ع} نداشته،ندارد و هرگز نخواهد داشت.

دین اسلام، دین رحمت، دین صلح،عشق پروری و احترام به نوع انسان،همزیستی مسالمت آمیز ، شورا و دموکراسی می باشد، و در ایمان و یا عدم باور به آن هیچ اکراه ،تحمیل و اجباری نیست.

برای آشنایی بهتر و کامل تر در مورد عدم اجبار و اکراه در دین مبین اسلام، به نگارش چند نمونه از آیات مبارک و راهگشای قرآن کریم می پردازیم ::

 

1-قسمتی از سوره بقره،آیه256 : « در{پذیرش } دین اکراه {و اجباری}نیست ..... » قرآن مبین-صفحه42

 

2-سوره یونس،آیه99 :: « آیا پس تو مردم را با اکراه وامیداری تا از مومنان باشند؟ {در حالیکه} هیچکس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان بیاورد و {خدا} پلیدی را بر کسانیکه تعقل نمی کنند قرار میدهد. » { کتاب آزادی در قرآن-صفحه 57}

 

3-سوره حج،آیه78 :: « و در راه خدا آنگونه که سزاوار اوست، تلاش کنید،او شما را برگزیده است و برای شما در امر دین ، هیچ تنگنایی پدید نیاورد.....» قرآن مبین-صفحه341

 

4-هود،28 :: « نوح} گفت : ای قوم من، به نظر شما اگر نشانه روشنی از جانب صاحب اختیارم داشته باشم و رحمتی از جانب خود به من داده باشد که بر شما پوشیده مانده باشد، چگونه{من و یارانم}شما را به { پذیرش } آن ملزم سازیم ، در حالی که از آن ناخشنود هستید؟ » قرآن مبین-صفحه224

 

5-سوره کافرون-آیات مبارکه 1 الی 6 :: « به نام خداوند بخشنده مهربان

1) بگو هان ای کافران.

2) من معبود شما را نمی پرستم.

3) و شما هم پرستندگان معبود من نیستید.

4)و من پرستنده آنچه شما می پرستید نیستم.

5) و شما هم پرستندگان معبود من نیستید.

6) شما را دین شما، و مرا دین من. ( قرآنکریم،صفحه603 ، ترجمه:بهاء الدین خرمشاهی )

 

 

6-سوره انعام، آیه107 :: « اگر خدا می خواست شرک نمی ورزیدند{ ولی نظام خلقت انسان را بر اساس اختیار قرار داد} ، و تو را نگاهبان آنان تعیین نکرده ایم ، و کارگزار آنان نیستی. » قرآن مبین-صفحه141

 

7-سوره انعام،آیه 104 :: « از جانب صاحب اختیارتان موجبات بصیرت برای شما آمده است، هر که دیده بصیرت گشاید، به سود اوست، و هر که دیده بربندد ، به زیان خود اوست ، و من نگاهبان شما نیستم. » {قرآن مبین-صفحه141}

 

8-سوره غاشیه،آیات21 و 22 :: « پس{مردم را} تذکر بده، که تو فقط تذکر دهنده ای.

سیطره بر آنان نداری. » قرآن مبین-صفحه 592

 

9-سوره ق-آیه 45 :: « ما انت علیهم بجبار=تو بر آنها جبار{تحمیل کننده}نیستی. » { کتاب آزادی در قرآن - صفحه38}

 

10-سوره نور،آیه54 :: « بگو: از خدا و رسول اطاعت کنید ، اگر روی برتابید، پیامبرمسئولیتهای خود را دارد و شما مسئولیتهای خود را ، و اگر از او اطاعت کنید، خود هدایت یافته اید ، رسول وظیفه ای جز ابلاغ آشکار ندارد. » قرآن مبین-صفحه357

 

توجه : منابع و ماخذی که مستقیم و یا غیر مستقیم در نگارش این گفتار کمک کار مولف بوده است،به ترتیب زیر می باشد :: 

1-کتاب قرآن مبین،ترجمه-توضیح و تفسیر فشرده قرآن به قرآن:مهندس علی اکبر طاهری قزوینی

2-قرآن کریم-ترجمه: استاد بهاء الدین خرمشاهی

3-آزادی در قرآن، نویسنده: مهندس عبدلعلی بازرگان

4-نهج البلاغه، ترجمه: استاد مرحوم فیض الاسلام

5-حقوق بشر از نظر اندیشمندان-محمد بسته نگار

6-اصول کافی

کد مطلب :15   / کد مقاله : 1/4{ مقاله اول،قسمت چهارم و پایانی }

 

ابلاغ مبین-قسمت اول :http://m1395.parsiblog.com/Posts/4/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-1/

ابلاغ مبین -قسمت دوم :http://m1395.parsiblog.com/Posts/5/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-2/

ابلاغ مبین قسمت سوم :http://m1395.parsiblog.com/Posts/18/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-3/

ابلاغ مبین -قسمت چهارم و پایانی :http://m1395.parsiblog.com/Posts/19/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-4/

                                        پایان.


ابلاغ مبین-3

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/10/25 1:21 عصر

                                         « اسلام ، اختیار ، آزادی-3 »

 

 

4-«.....ما تورا نگاهبان آنان نفرستادیم. / سوره نساء،آیه80 »

 

پیامبر اسلام(ص)با توجه به دستورات مکرر خداوند در قرآن مجید، در ارتباط با ابلاغ رسالت که به او وحی می گردید، تنها تذکر دهنده ،بیم دهنده، و هشدار دهنده به مردم معرفی شده است.

 

پروردگار متعال به رسولش امر میکند، که در مقابل اعراض و روی گردانی کفار و مشرکان، خونسرد و شکیبا باشد، و خود را محافظ، وکیل،نگهبان و تحمیل کننده بشارت الهی به مردم نداند ، و تنها به هشدار،تذکر و نشان دادن راه از چاه بسنده نماید.

در آیات بسیاری حضرت حق به حضرت محمد(ص) توصیه می نماید، که از مشرکان و کافرانی که برای عدم پذیرش توحید و دین رهایی بخش اسلام ، پافشاری میکنند ، و به انواع دروغ ، افترا و برچسب زدن مبادرت می نمایند، دوری گرداند و آنها را به حال خودشان بگذارد، زیرا خدا تنهابه عنوان شاهد ، ناظر و حسابرس اعمال و کردار بندگانش کافی می باشد.

برای آشنایی بهتر و بیشتر با فرامین خداوند یکتا در مورد مطالب نگارش شده بالا ، به آیاتی چند از قرآن کریم اشاره می نماییم :: 

 

1-سوره نساء،آیه 81 : « .....فاعرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا=.....پس از آنها روی بگردان و بر خدا توکل کن و خدا در کارگزاری امور کافی است.{آزادی در قرآن،صفحه55}

 

2-سوره احزاب آیه48 :  « و لا تطع الکافرین و المنافقین ودع اذئهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا :: و از انکارورزان و دورویان اطاعت مکن و به آزارشان بی توجه باش و بر خدا توکل کن ، که خدا به عنوان کارساز کافی است. » /{قرآن مبین-صفحه424-ترجمه=مهندس علی اکبر طاهری قزوینی}

 


3- « سوره نساء ، آیه79 : « ..... و ارسلناک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا : ..... تو را برای مردم(تنها بعنوان) رسولی فرستادیم و خدا بعنوان شاهد و ناظر کافی است.{آزادی در قرآن-55}

 

4-ما انت علیهم بوکیل :تو بر آنها وکیل نیستی.(انعام-107 / آزادی در قرآن،صفحه 38}

 

5-ما انا علیکم بحفیظ : من بر شما حفیظ نیستم.{سوره انعام،آیه104 / کتاب آزادی در قرآن،صفحه38}

 

6-ما انت علیهم بجبار : تو بر آنها جبار(تحمیل کننده) نیستی.{سوره ق ، آیه 45 / آزادی در قرآن،صفحه38}

 

7-لست علیهم بمصیطر : تو بر آنها سیطره گر نیستی.{سوره غاشیه،آیه22 / آزادی در قرآن38}

 

8-ما انا من المتکلفین : من اهل تکلف{ و تصنع } نیستم. ( سوره ص ، آیه 86 / آزادی در قرآن38 )

 

9-سوره انعام،آیه 35 :: اگر اعراض آنها بر تو سنگین و ناگوار است{خونسرد وشکیبا باش،وگرنه}اگرمیتوانی نقبی در زمین یا نردبانی در آسمان بزنی تا معجزه ای {دیگر برای آنان}بیاوری.{بزن،ولی}اگر خدا می خواست همه را {به اجبار}به راه هدایت جمع می کرد{اما اختیار را مقرر داشت}پس در زمره جاهلان مباش.(قرآن مبین-صفحه131}

 

11-سوره نساء ، آیه 80 :: هر که از رسول اطاعت کند،مسلما از خدا اطاعت کرده است، و هر که {از اطاعت او} روی برتابد،{توفیق را از خودش سلب کرده است} ما تو را نگاهبان آنان نفرستادیم.(قرآن مبین-91)

 

12-سوره ق ، آیه 45 :: ما به گفتارشان داناتریم و تو بر آنان{رسولی} خودکامه نیستی  پس هر کس را که از اعلام خطر من ترس دارد، بدین قرآن اندرز بده.{قرآن مبین-520}

 

13-.....فا عرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا : « ..... از آنان روی بگردان و بر خدا توکل کن، که خدا به عنوان کارگزار کافی است./سوره نساء-آیه81/ قرآن مبین،صفحه91 »

 

 

 

 

                                            

                5- « تو فقط تذکر دهنده ای! »

 

خداوند یگانه مکرا به رسول اکرم{ص} توصیه نموده است، که در قبال هدایت یا عدم هدایت کافران و مشرکان مسئول نیست، و فقط بعنوان پیام آور و ابلاغ کننده دستورات الهی همراه با بیم و هشدار و تذکر به آنها وظیفه دیگری ندارد ، و هر کسی مسئول اعمال و دستاوردهای شخصی خود می باشد.

 

آیات نمونه :: 

1-سوره غاشیه-آیات 21 و 22 :: پس( مردم را) تذکر ده ، که تو فقط تذکر دهنده ای.سیطره بر آنان نداری.{قران مبین-صفحه 592}

 


2-کهف-29 :: « بگو: سخن حق از جانب صاحب اختیارتان {آمده} است ، هر که خواهد، ایمان آورد و هر که خواهد کفر ورزد ..... » ( قرآن مبین،صفحه297 )

 

3-سوره انسان-آیه3 :: « راه را به او ارائه دادیم، خواه سپاسگزار {و پذیرای آن} باشد ، خواه ناسپاس. ( قرآن مبین-صفحه578 )

 

4-سوره یونس، آیه 41 :: «  اگر تو را دروغ پرداز شمردند، بگو:{نتایج}تلاش من برای خودم و{نتایج} تلاش شما برای خود شماست، شما با روش من بیگانه اید و من {هم}با روش شما بیگانه هستم.(قرآن مبین-صفحه213)

 

5- « سوره یونس،آیه99 :: « اگر صاحب اختیارت تو می خواست ، همه اهل زمین{جبرا}ایمان می آوردند{ ولی پدیده اختیار را به انسان تفویض کرد }، آیا تو می خواهی مردم را وادار کنی که ایمان آورند؟(قرآن مبین،صفحه220)

 

در اینجا لازم به تذکر است، مقوله جنگ و جهاد پیامبر با متجاوزان مشرک و کافر، که تماما جنبه تحمیلی و دفاعی داشت، موضوعی قابل بحث و بررسی دیگری است ، که در زمان خود، به آن خواهیم پرداخت.انشاءالله. 


کد مقاله : 1/3( مقاله اول-قسمت سوم )

کد مطلب : 14


ادامه دارد.


طرح و تدبیر آفریدگاریکتا...؟

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/7/9 6:15 عصر

بنام خداوند جان و خرد



« پرتوی از تشیع علوی :: (4)



متاسفانه در شبکه های ماهواره ای و خصوصا در شبکه های اجتماعی در فضای مجازی سایبری ، شاهد توهین ، ناسزا ، جعل و وارونه نشان دادن حقایق دینی و قرآنی هستیم ، که هیچ ارتباطی به دین سراسر عشق، رحمت و بخشایش محمدی و علوی ندارد.

در یک جمع بندی ساده می توان، طیف و یا خط فکری اینگونه دین ستیزان و یا ناآگاهان جاهل را بگونه زیر ترتیب بندی نمود ::


1-خاورشناسان و شرق شناسان با غرض و مرضهای هدفمند در دین ستیزی ، بویژه با برداشتهای جهت دار،سیستماتیک و گمراه کننده از دین مبین اسلام، به منظور پیش بردن افکار و مطامع پیدا و پنهان خود.



2-پیر ساواکی های شکنجه گر پاتوق کرده در کافه و قمارخانه های لاس وگاس (Las Vegas)  در ایالت نوادا  ایالات متحده آمریکا و ..... ، و علاوه بر آن در اوقات فراغت ، در شبکه های  لس آنجلسی ، برای بازگشت خیالی به دوران ستم شاهی ، با کمک های ؟  هم سلکهای سلطنت طلب و هواداران رژیم واژگون شده در انقلاب ضد دیکتاتوری ، ضد طاغوتی و ضد سلطنتی بهمن1357خورشیدی ، که با شعر و شعارهای فاقد بن مایه عقلانی خردورزانه و تاریخی ، از حکومت موروثی، فردگرا، مردسالار، وابسته و سرسپرده سرمایه داری پهلوی ، که در پشت جبهه های! بدون سنگر و نفرات واقعی ، به تبلیغات  زرتشتی گری و آریایی گری و .....به منظور تاثیر بر مخاطبان جوانشان در داخل کشورمی پردازند.

 که صد البته ادعاهای واهی آنها ، هیچ ارتباطی با ایران و ایرانی آزاده وعدالتجو، و دیانت توحیدی زرتشت ، که با جعل و تحریف موبدان منحرف و مال مردمخوار ، و شاهان مستبد و ضعیف النفس ،  به شرک و ثنویت دچار شد ، نداشته و ندارد.



3-مردم و بویژه جوانان کشورهای مسلمان خاورمیانه و .....، که به دلایل مشکلات 


اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و .....وبخصوص با رفتارهای جنایتکارانه گروهای 


آدمکش و تروریستی نظیر داعش،بوکوحرام،طالبان،القاعده و .....به همراه اطلاعات

 

غلط شبکه های ماهواره ای و بعضا رفتارهای غلو آمیز و متضاد با اصول و شعائراسلامی برخی از مدعیان دین و 


دیانت در کوچه،محله، شهرو کشورشان ، به نتایج بسیار اشتباه و معکوسی در مورد اسلام اصیل و راستین، دست 


یافتند.


 «  البته با رجوع به کتاب قرآن کریم، نهج البلاغه و دیگر آثار اسلام مردمی


 و علوی ، بااستفاده از متد ارجاع روایات و مطالب به آیات محکم قرآن و سنت


ثابت و متواترحضرت محمد(ص) ، که همگی روی آن متفق القول هستند ودر عین حال وحدت زا می باشد ،  به رفع شبهات و اشتباهات احتمالی و دریافت پاسخ صحیح، خردورزانه و قرآنی ،  بپردازند.  »



4-چهارمین گروه اسلام ستیزان ، عبارتند از ، افراد معلوم الحالی مانند افراد ناآگاه و ناسزاگوی در خارج از کشور ، که یا روزگاری به رفیق استالین؟! دلباخته بودند وسپس با ساواک  سروسیری پیدا نمودند، و یا گزیدگی مادی و اقتصادی از رژیم پهلوی داشته اند ، و یا دلایل دیگر که از حوصله این بحث خارج است ، اینک با منطق صوری و ارسطویی ، و فلسفه ایستای اسکولاستیکی، با مطالعه چند کتاب تاریخی و ..... مشغول دروغ و جعل و تحریف پراکنی به مردم مسلمان و بخصوص فارسی زبانان در کشورهای ایران،افغانستان،تاجیکستان و اقصی نقاط جهان هستند.


آنچه بیشتر مرا به نگارش این سطور وادار نمود ، نه حرفهای بی

پایه و غیر علمی جاهلان و دین ستیزان ، بلکه کسانی خود را ایران دوست و خردگرا می دانند و در عین حال غیر منصفانه با لجبازی کودکانه و پیشداوریهای بیمارگونه و جهتدار، به دروغ و تحریف مبادرت می نمایند.



البته علت اساسی و اصلی نوشته هایم،احساس مسئولیت و پاسخ گویی به کاربران و خوانندگان محترمی است که چه در بخش نظرات خصوصی وبلاگ گروهی مجله آرامش و چه در ایمیلهای گوناگون و .....سوالات و شبهات و بعضا انتقادهایی را به زعم خود ، مطرح نمودند،که بصورت تدریجی به آنها جواب خواهیم داد.



آنچه واضح و مبرهن است، اساتید گرامی علوم قرآنی در داخل و خارج از کشوربه افرادی با سوالات مشابه خوانندگان مجله آرامش ، پاسخ کامل و دقیقی داده اند ، ولی بخاطر حجم سوالات و اشکالات دوستان ، و شبهه پراکنی اسلام ستیزان، در اقدامی جداگانه در خور فهم و درکم به این مقولات مطرح شده در ایمیلها پاسخ می دهم.



سوال اول :: مگر مکر و نیرنگ بد نیست؟ پس چرا خدا در سوره آل عمران آیه54 ، به روشنی می گوید،خداوند بهترین مکر کنندگان است؟


وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ ?54?


 

و [دشمنان] مکر ورزیدند و خدا [در پاسخشان] مکر در میان آورد و خداوند بهترین مکرانگیزان است (54)

 


جواب :: 1-عدم آشنایی نسبی با اصول و قواعد عربی ، و یا در بهترین حالت عدم پرسش و تحقیق از افرادآگاه،منصف و مطلع به زبان عربی و کلمات و اصطلاحات قرآنی ، شاید مارا دچار گمراهی  و یا اشتباه در فهم و ادراک آیه های قرآنی نماید.

 

 

2-مکر در زبان عربی یعنی طراحی،تدبیر و نقشه کشیدن در مورد دشمن می باشد ، که قصد هجوم و حمله به ما دارد ، و هیچ ارتباطی به معنی فارسی مکاری ، که در میان ما فارسی زبانان شایع و مرسوم است، ندارد.


3-مکر هیچ بارمعنایی مثبت و یا منفی ندارد.


4-مکر خدا برای ما انسانها خیر است.یعنی تمامی اصول،قواعد و قوانین الهی برای رشد و تکامل انسان می باشد. 


5-خدا بهترین مکرکنندگان است ، یعنی در اصول، قوانین و نظام هدفمند الهی ،هیچ نقص و کمبودی نیست ، بلکه پروردگار یگانه بهترین، دقیق ترین و علمی ترین تدبیر و طراحی را درسلسله قوانین نظام طبیعت و زندگی انسانی اراده نموده است.


6-خدا خیر الماکرین است.یعنی در نظام خدایی یک تدبیر، طرح و اصولی است، و یک سری قوانینی جامع و کامل وجود دارد ، و از بی نظمی و هرج و مرج خبری نیست.


7-به عنوان مثال وقتی از کار و درس و دانشگاه خسته شدیم، خواب به سراغمان می آید،زیرا خدا یک سیستم مکر و تدبیری نهاده که با سنگین شدن پلکهایمان و یک سری واکنشهای جسمی و روحی ، به خواب می رویم ، تا تجدید نیرو و حیات دوباره نماییم.

 

و یا مثلا : وقتی میکروبی به بدنمان وارد شد ،  و یا مبتلا به سرماخوردگی ، شدیم ، دچار تب و یا لرز می گردیم.

این تب و بالا رفتن طبیعی دمای بدنمان نشان از این دارد که حضرت حق یک سری نظم و قانون و اصولی را در ما تدبیر و طراحی نموده است ، که با بالا رفتن دمای بدن متوجه می شویم ، در درون ما یک عصیان و جنگی در مواجهه با میکروب وارد شده درگرفته است ، که نمود بیرونی آن به مثابه هشدار و هشیاری برای رفتن به مطب پزشک معالج و رفع بیماری ، بصورت تب و دیگر علایم جسمانی ظاهر شده است.


کد مطلب :: ./12(مقاله پنجم)


جملات راهگشا و زندگی ساز-1

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/7/8 12:57 عصر

جملات راهگشا و زندگی ساز :: -1

 

 

 

 

 

 

 

 

متد پاکسازی درونی با سفر به ضمیر ناخودآگاه و مکاشفه و بررسی نقاط ضعفهای شخصیتی و حفره های  نفسانی :: 

 

اعتیاد پایان زندگی نیست.


اعتیاد عامل انفعال،استیصال و تباهی نسل جوان است.

تنها راه ترک اعتیاد به هر گونه مواد مخدر،سفری آگاهانه و گام به گام به ضمیر ناخودآگاه است.



با آگاهی به نقاط ضعفهای شخصیتی که از دوران کودکی و نوجوانی،توسط عوامل گوناگون که از خانواده،مدرسه،دوستان،جامعه و .....،در ضمیر ناخودآگاه ذخیره و نهادینه شده است،میتوانیم با سفری تدریجی- در اتاقی تنها،همراه با آرامش و صداقت، به بررسی ضعفهای شخصیتی خود بپردازیم.



برای ترک کامل و علمی و عقلانی به نکات زیر توجه نمایید ::


1-در وهله اول بپذیرید، که به مواد مخدراعتیاد دارید.


2-دنبال فرافکنی و مقصر تراشی نمی باشید،زیرا می بینید بسیاری از هم سن و سالان،دوستان و ...شرایط خانوادگی و محیطی،مالی و .....بسیار بدتر از شما داشتند،ولی معتاد نشدند.



3-درست است عوامل بیرونی در شکل گیری اعتیاد نقش خاصی دارد،ولی اگر ما در درون دچار حفره ها و ضعفهای نهادینه شده  شخصیتی- در ضمیر ناخودآگاه نبودیم،اسیر و برده اعتیاد نمی شدیم.



4-قلم و دفتری تهیه نمایید و با طرح پرسشهایی این چنینی،به کنکاش و مکاشفه در مورد علت اعتیاد و راه درمان قطعی آن بپردازید ::


+ چرا معتاد شدم؟

+ چگونه معتاد شدم؟

چه می باید کرد،تا از اعتیاد خلاصی یابم؟

+ من چه نقط ضعف درونی دارم؟(اول تیتر را بنویسید،آنگاه توضیح دهید.مثلا:من ترسو و خرافاتی هستم-چرا من ترسو خرافاتی هستم؟ و شرح و بررسی جز به جز تیترها)


 

 

5-برای موفقیت در سفر درونی برای پاکسازی به منظور ترک اعتیاد،عجله نکنید، بلکه آرام آرام و تدریجی، در کنار نگارش نقاط ضعفتان، با تصمیمی قطعی،همراه با اراده ای استوارومقاوم، تنها به خود متکی باشیم، و مواد مصرفی خودمان را با برنامه ریزی اندک اندک کم نماییم تا ترک کامل.


6-کمک گرفتن از خانواده ، و مشاوران آگاه و منصف، می تواند، در این سفرسخت،اماشدنی،شما را یاری نماید.


ولی توجه داشته باشید،با دست خودتان معتاد شدید،پس لاجرم باید- تنها و تنها به خودتان متکی باشید، و عامل اصلی اعتیاد به مواد مخدر را فقط خودتان بدانید، و تنها خودتان می توانید،ازاین بلای خانمانسوز اعتیاد رهایی یابید.


بشتابید،تا دیر نشده است.


با رهایی از اعتیاد،آزادگی و ایمان و انسانیت از دست رفته اتان را بازیابی نمایید.


ترک اعتیاد=گام به گام و تدریجی+با متد پاک سازی درونی یا همان تهذیب نفس= پیروزی در پاکسازی و خودسازی درونی.

منتظر نوشته جدیدتر باشید.


کد مطلب :: ./13(مقاله چهارم)


دشنام هرگز!

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/7/4 12:50 عصر

« پرتوی از نهج البلاغه-1 »

 

 

یک انسان بافرهنگ ، خردورز ، آگاه  ، و بخصوص یک شیعه راستین علوی(نه یک شیعه  صفوی به قول دکتر علی شریعتی) اهل بی منطقی ، فحاشی و سبکسری نیست.


آنکه اندیشه و منطق درست دارد به فحاشی و توهین و ناسزا که کاری به غایت غیر انسانی و ضد اسلامی است مبادرت نمی ورزد.


حضرت امیر المومنین علی(ع) الگو و امام موحدان ، عدالتجویان و آزادگان جهان ، در خطبه 197نهج البلاغه ، هنگامی که شنید یارانش درجنگ صفین به لشکر شام ،دشنام میدهند، بسیار برآشفت و با لحنی توبیخ آمیز خطاب به  یارانش فرمود : 


من برای شما نمی پسندم که دشنام دهنده باشد ، اما اگر بجای دشنام،کردارآنها را بیان کرده و حالشان(مواضع و اندیشه های آنها )را یادآوری نمائید،اینکار از نظر گفتار بهتر و در مقام حجت و عذر موثرتر است.

و بهتر است که به جای دشنام چنین بگویید : بارخدایا خونهای ما و ایشان را از ریختن حفظ فرما و میان ما و آنها را اصلاح کن و آنانرا از گمراهیشان برهان تا کسانیکه نادان به حق است،آنرا بشناسد و آنکه حریص و شیفته گمراهی و دشمنی است از آن باز ایستد. {خطبه 197 نهج البلاغه-ترجمه : فیض الاسلام}




سرور و مولای آزاداندیشان و موحدان راستین محمدی و علوی،در نامه 14نهج البلاغه ، ترجمه : مرحوم استاد سید علینقی فیض الاسلام ، در وصیت نامه ای راهگشا ، به لشگر خود پیش از روبرو شدن با دشمن در جنگ صفین از جمله فرمود : با آنها نجنگید تا اینکه ایشان جنگ با شما را آغاز نمایند. زیرا -سپاس خدا را-که شما دارای حجت و دلیل هستید ......پس اگر به امر و خواست خداوند فرار و شکست روی داد،گریخته را نکشید، و درمانده را زخمی نکنید ، و زخم خورده را از پا در میاورید ، و زنان را با آزار رساندن(به آنها )بر میانگیزید ، هر چند دشنام به شرافت و بزرگواری شما داده ، و به سرداران و بزرگانتان، ناسزا و دشنام گویند ......در زمان جاهلیت اگر مردی،زنی را به سنگ یا چماغ می زد، بر اثر آن او را و بعد از او فرزندانش را سرنش می نمودند. { جلد پنجم-نامه ها-صفحه 800}


حالا با توجه به سخنان امام اول شیعیان راستین علوی ، ببینیم ما در کجا ی این خط و راه خدایی و مردمی ایستاده ایم، در خط پیشوای آزادگان و موحدان هستیم ، و یا خدای ناکرده در جبهه دروغ و دشنام و نفاق صفوی و امویانی چون معاویه و عمروعاص های مکار .

 

 

انشاءالله خداوند یگانه و مهربان ، همه ما  انسانها را، صرف نظر از هر باور و مذهب به راه مستقیم ، هدایت نماید، و ما را ازهر گونه انحراف ، آلودگی و اعمال، پندار، و گفتارهای زشت،کفرآلود،شرک آلود،  ضد خردوزی و ترقی ،  وضد تکامل انسانی ،  نجات دهد. آمین.

 

 

کد مطلب :: ./12(مقاله3)


<   <<   11   12   13   14      >