سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شبه مدرنیته مستبدانه-3

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/8/20 12:0 عصر

ترقی و مدرنیزاسیون در ایران ، نکته های ظریف و کوچک-قسمت سوم-3

 


توجه : جرقه اولیه ذهنی نگارش این مقاله توسط مولف ، بعد از دیدن یک #کلیپ کوتاهی از تهران سال 1312خورشیدی ، دورانِ #رضا_شاه ، زده شد ، و درنتیجه این مقاله به نگارش درآمد.

6- به‌صورت تیتر وار یک سری خدماتی که در منابع تاریخی به دوران ناصرالدین شاه و صدراعظم و وزرای خردمندش مانند امیرکبیر و علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه نسبت میدهند ، میپردازیم :

ساخت اولین مدرسه‌ ایران

اولین پادشاه سفرکرده ایران به اروپا

تأسیس شورای دولت و شش وزارتخانه.

تأسیس عدلیه اعظم و دیوان مظالم.

ضرب نخستین سکه نوین.

تأسیس نخستین بانک در ایران
چاپ اولین اسکناس
چاپ اولین تمبر
ارسال نخستین تلگراف در ایران
ایجاد اولین خیابان مدرن
تأسیس اولین موزه ملی
تأسیس اولین باغ‌وحش
ساخت اولین عمارت 5 طبقه
اولین ساعت ایران
اولین قطار ایران
نخستین مجسمه شهری ایران
نخستین کارخانه صنعتی ایران
نخستین عکاس‌خانه ایران
اولین عکس‌برداری و اولین پادشاه عکاس.
ایجاد مدارس جدید بجای مکتب خانه در زمان ناصرالدین‌شاه.
ایجاد بلدیه ( شهرداری) در زمان ناصرالدین‌شاه و ...

منبع : مقاله بلند دوران قاجار بدون عینک پهلوی.


7- ایجاد آموزش عالی و یا همان دانشگاه در ایران ، در زمان ناصرالدین‌شاه :
تأسیس دارالفنون توسط امیر کبیر

سردار عباس میرزا  در دوران فتحعلی شاه  ، در پُست نایب السلطنه  اولین بار تعدادی دانشجوی بورسیه را جهت تحصیلات به اروپا اعزام داشت.

در سال1811بود که ایران نخستین دانشجوی خود را به خارج از کشور اعزام داشت. این رقم در سال1930میلادی در دوران رضاشاه فراتر از 1500دانشجو بود.

نکته بسیار مهم این میباشد که ، دانشگاه تهران اولین دانشگاه ایران نیست،
بلکه حاصل ادغام و تجمیع چند مدرسه عالی موجود در دوران قاجاریه بود.

  دانشگاه تهران که در دوران پادشاهی رضاشاه افتتاح شد ؛
اولین مرکز عالی بود ، که نام دانشگاه ، دقت کنید فقط نام دانشگاه برای آن انتخاب شد.
قبل آن دانشگاه‌هایی به نام موسسه مدارس عالی و ... در ایران بود ،
ولی نام دانشگاه با تأسیس دانشگاه تهران ابداع و همگانی شد.

ادغام مؤسسات عالی زیر موجب افتتاح دانشگاهی به نام دانشگاه تهران شد :

با ادغام کردن دارالفنون،
مدرسه علوم سیاسی،
مدرسه طب،
مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی،
مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)،
مدرسه صنایع و هنر (تأسیس توسط کمال‌الملک)،
مدرسه عالی معماری،
مدرسه عالی حقوق،
و چند مرکز آموزش عالی دیگر تهران دایر گشت.


منبع :
1-تاریخ معاصر ایران در دوره قاجار-انتشارات بدرقه جاویدان- محمود حکیمی.

2-مقاله بلند دوران قاجار بدون عینک پهلوی-محمد برزگر.


8- تاسیس سازمان ثبت احوال و سازمان ثبت اسناد جدیدتر و مدرن تر در دوران پادشاهی رضاشاه.


9- ایجاد امنیت عمومی در دوره رضاشاه  ، متاسفانه با نادیده گرفتن امنیت اقتصادی و اجتماعی مردم با غصب اموال ملت توسط سازمان املاک شاهنشاهی و دستگیری ، زندانی نمودن ، شکنجه و اعدامِ آزادیخواهان و دگر اندیشان وطن دوست؛
و  اعضای احزاب و گروهها و اتحادیه های کارگری و جمعیت زنان آزاده و ...توام شد.

اجرای قانون نظام وظیفه اجباری در تمام نقاط کشور (مصوب 1304).

تاسیس راه آهن شمال جنوب ایران ، با بودجه داخلی بر سر مالیات های قند و شکر از مردم.

دولت بریتانیا از‌‌ همان ابتدا اعتقاد داشت که این خط‌‌ آهن از شمال به جنوب کشیده شود، تا بتواند جهت حمله احتمالی به روسیه و سپس شوروی پس از انقلاب اکتبر 1917 استفاده شود.
در جنگ جهانی دوم با حمله هیتلر به شوروی،و با اتحاد دو کشور متخاصم شوروی و انگلیس،ایران درشهریور20 اشغال شد.

راه‌آهن جنوب به شمال که در آن زمان هم‌مرز با شوروی بود شاید از جنبه نظامی مهم‌تر از جنبه‌های تجاری بوده باشد. چنان‌که رضاشاه خطاب به مأمور تبعید خود یعنی سر کلار مونت اسکراین می‌گوید: «شما می‌گویید که به ایران به عنوان یک کانال ارتباطی جهت حمل تجهیزات جنگی مثل تانک و توپ به شوروی احتیاج داشتید. بسیار خوب ولی اگر به جای انجام عملیات اسفبار در مملکت،‌ قبلاً‌ مرا از موضوع مطلع می‌کردید من می‌توانستم تمام راه‌آهن سراسری ایران را در اختیارتان بگذارم». دکتر مصدق که یکی از مخالفان احداث ‌راه‌آهن جنوب به شمال بود به جنبه‌های اقتصادی و نظامی آن اشاره می‌کند: «برای ایجاد راه دو خط بیشتر نیست،  آنکه ترانزیت بین‌المللی دارد ما را به بهشت می‌برد و راهی که به‌منظور سوق‌الجیشی ساخته می‌شود ما را به جهنم و علت بدبختی‌های ما هم در جنگ بین‌الملل دوم همین راهی بود که اعلیحضرت فقید ساخته بود». (فرهاد رستمی،‌ پهلوی‌ها، تهران،‌ مؤسسه مطالعات تایرخ معاصر ایران،‌ 1387، ج 1. صص 31 ـ 32.)


ساخت اولین فرودگاه مهم در کشور بنام فرودگاه مهر آباد در سال 1318خورشیدی و...

به قلم : #مهدی_گلمحمدی


ادامه دارد.


شبه مدرنیته مستبدانه-2

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/8/9 7:1 صبح

ترقی و مدرنیزاسیون در ایران ، نکته های ظریف و کوچک-قسمت دوم-2

#مدرنیسم_مستبدانه - قسمت دوم-2

 

با توجه به دیدگاههای پژوهشگران داخلی و خارجی در پیرامون تحولات سیاسی و اجتماعی کشورمان ؛

ایران بعد از کودتای سوم اسفند 1299ش، از دوران فئودالی و نیمه استعماری ، به دوران بورژوا ملاک در عصر رضاشاهی تبدیل میشود.

 

 

طرح ایجاد یک ارتش نوین و تشکیل شدن حاکمیت مرکز گرا ، از سالها قبل تر از کودتای سوم اسفند1299 ؛

در مجالس شورای ملی بعد از انقلاب مشروطیت مطرح بود ، که نهایتاً توسط یک سری عوامل موجود دوران پادشاهی رضاشاه ، جامعه عمل کامل پوشید. 

 

با یک مثال عینی مطالب مطرح شده را روشن تر میکنیم.

  بعد پایان جنگ ، در دهه 1370 در دوران قدرت سیاسی تکنوتراتها ، دهها مورد جاده سازی ، سدسازی و ساختن دهها تونل و کارخانه های صنعتی و.... تاسیس شد ، و به غالب منازل مردم در شهرها و روستاهای کشورمان تلفن ، آب و گاز لوله کشی شده به جای نفت و بخاری ارج و ...آمد.

 

سالها بعدتر در دوران ریاست احمدی نژاد بر قوه مجریه کشور ، انواع کامپیوترها و تلفن همراه نوین ، تلفن ایرانسل و... از ابزار آلات تکنولوژی و پیشرفتهای جدید جهانی ، از کشورهای خارجی اروپایی و...مانند اکثر کشورهای همسایه و جهان ، وارد وطن ما نیز شد.

 

در واقع به تعابیر محققان و دست اندرکاران اقتصادی جهان ، اینک دنیا با طرحهای دول قدرتمند و تاثیرگذار،

فارغ از هر بدی و خوبی روشها و  راهکارهای آنها همچون شیوع فرهنگ غلط مصرف گرایی صرف ، تجملگرایی ، شیوع سیستم سرمایه داری و ... ، ظاهراً تبدیل به یک دهکده ای جهانی شده است.

 

به همین دلیل این از نتایج و دستاوردهای پیشرفتهای تکنولوژی و صنعت جهانی ، خواه و ناخواه ،

به وطن ما نیز سرازیر گشت ، و در بین آحاد ملت همه گیر و گسترده شد.

 

آیا ما اینک مثلاً میتوانیم ، بخشی یا تمامی اعتبار و کردیت( credit ) ؛

آن ساخت و سازهای جاده ها ، تونلها ، راه آهن و ... بصورت واقعی ،

تا رشد بادکنکی ، ظاهری و روبنایی اقتصادی در دوران رضا شاه را تنها و منحصراً تنها به او نسبت دهیم؟ -1

 

و یا این نکات زیر را در نظر بگیریم که ،

در فرایند یک پروسه ترقی و سازندگی اقتصادی در هر کشوری ، به عوامل و دلایل گوناگونی میتواند مرتبط و متصل باشد :

از جمله ارتباطات فرهنگی ، سیاسی ؛

 و تبادلات و واردات و صادرات اقتصادی ما بین کشورها بر فرهنگ ، اقتصاد و سیاست کشورهای دیگر ، خواه ناخواه تاثیرات بلافصلی دارد. 

 

 وقتی روابط و مناسبتهای اقتصادی و ...در کشوری مثل ایران ، از دوران فئودالی و نیمه استعماری به دوران بورژوا ملاک قدم میگذارد ، و با کشورهای صنعتی و پیشرفته آن روزگار نظیر آلمان و انگلیس و ...و ایجاد روابط اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی در پیش میگیرد ، به صورت مستقیم و غیر مستقیم ، بی آنکه حاکمان و دولتیان بخواهند ، مسائلی نظیر حق و حقوق انسانی ، ساخت و ساز کارخانجات کوچک و بزرگ و....و انواع امکانات مادی دنیای جدید وارد کشورهای دوست میگردد ، و بر روی فکر و فرهنگ و روبط ما بین ملت و دولت ، و حتی روابط و مناسبات ما بین انسانها اثرگذار میباشد.

 

 از سویی دیگر ، یا انواع ساخت و ساز آسمان خراشها همچون برج میلادها و واردات اتوموبیلهای گران قیمت خارجی از شرق و غرب عالم ، و سرازیر شدن تلفنهای رنگارنگ همراه ، ماهواره ، تبلت و لپ تابهای مختلف با کارایی مهندسی و اجرایی بسیار بالا و ...در سالهای پایانی قرن بیستم ، یعنی دو سال پایانی دهه60 و بخصوص در دو دهه 70 و 80شمسی ، تنها و تنها مربوط به ریاستهای قوه مجریه آن روزگار ، که به دوران به اصطلاح سازندگی و اصلاحات معروف شده بود ، میباشد؟

 

با توجه به مثالهای عینی و واقعی بالا ،میتوان چنین نتیجه گرفت :

 تمامی دستاوردهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و ... دنیای صنعتی و مدرن دیروزی و امروزی ، که به کشورهای شرقی همچون کشور مان ایران زمین زیبا روانه گشت ، محصول تلاش جمعی انسانهای خردمندِ دنیای متمدن بود ؛

که صد البته در این میان محققان ، دانشمندان ، مهندسان ، مخترعان ، نویسندگان و اهل خرد و دانش ایرانی ، در شکل گیری و تحقق این همه آثار مثبت تمدن ، تجدد و ترقی علمی،صنعتی و تکنولوژی جهانی ، سهیم و تاثیرگذار میباشند.

 

در قسمت زیر به نمونه هایی از پیشرفتهای جهانی که در این یک قرن و نیم تاریخ وارد کشورمان شد ، و در عرصه های علمی ، صنعتی ، نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی تاثیر بلافصلی داشت ، یک اشاره ای مختصر ، فشرده و گذرا می کنیم :

 

1-  آسفالت جاده ها ، تاسیس  کارخانجات نساجی ، تاسیس پل ورسک ، شروع به کار رادیو تهران در سال1319 ،

و ساخت و ساز مراکز فرهنگی و آموزشی در دوران رضاشاه ؛

 

2- تاسیس دارالفنون با اساتید خارجی و تدریس رشته های طب ، مهندسی ، ریاضیات ، ارتش نوین( بنیچه ) و ....در عصر ناصرالدین شاه با همت و بنیانگذاری سردار ترقی و سازندگی امیر کبیر ؛

 

3- آمدن دوربین عکاسی ، تاسیس برخی کارخانجات جدید ،  انواع مسلسل و سلاحهای جدید خریداری شده در دوران مظفر الدین شاه به ایران ؛

 

4- تشکیل مجلس شورای ملی ، عدالتخانه مدرن ، ثبت احوال ، تاسیس مدرسه عالی علوم سیاسی ، مدرسه عالی حقوق( استادان برای دانش طلبان آن روز در رشته های حقوق وعلوم سیاسی تدریس میکردند ) ،

و در واقع موسسه های آموزشی عالی مختلف بعد از انقلاب مشروطه تاسیس و آغاز به کار نمود.

 

5- ورود مدرنیته و ترقی علمی و صنعتی جهانی در دنیای بعد از انقلاب مشروطیت ایران ، بخصوص در نقطه اوج آن پیشرفتها ، در دوران تنها پادشاه مشروطه خواه و تاحدود زیادی دموکرات و قانونگرا برخلاف پدر دیکتاتور و مستبدش ، یعنی سلطان احمد شاه قاجار ؛ همچون آزادی احزاب ، آزادی بیان ، نشر و گسترش نشریه جات و روزنامه های فروان با رویکرد عدالتخواهانه و آزادیخواهانه ، ساخت و ساز مدارس و موسسه های علمی ، کارخانجات و....

( منبع : کتاب گنج شایگان -جمالزاده )

 

پی نوشته :

1-اگر چه باید این نکته را فراموش نکرد که بعد از انقلاب مشروطیت ، پادشاه فقط سلطنت می کرد و نه دخالت.

در واقع کارهای اجرایی و سازندگی

بر اساس قوانین مشروطه مربوط به دولت ، نخست وزیر و نمایندگان مجلس شورای ملی میباشد، و شاه تنها توشیح کننده و امضاء کننده مصوبات مجلس و نخست وزیر منتخب شده و کارهای تشریفاتی میباشد و بس.

 

 

#پهلوی_اول 

#تاریخ_عصرپهلوی 

 #تاریخ_معاصر_ایران

به قلم : #مهدی_گلمحمدی ایرانی

ادامه دارد.


شبه مدرنیته مستبدانه-1

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/5/2 11:15 صبح

ترقی و مدرنیزاسیون در ایران ، نکته های ظریف و کوچک-قست اول

در یک #کلیپِ 6 دقیقه ای ، تصاویری را از سال 1312خورشیدی ، در عصر رضاشاهی دیدم.


در آن فیلم کوتاهی که دیدم ، از آسفالت کردن خیابان لاله زار تهران خیابان شاه آباد ، کافه پارس ، میدان توپخانه ، خیابان مولوی، بازار بزرگ ماشین دودی ، تصاویری را نشان میداد.

توجه : ماشین دودی ، الاغ و اسب و کالسکه نمایی از معمولی بودن شهر تهران میدهد.
البته صرف ساختمان سازیهای کوچه و بزرگ با معماری اروپایی دلیل رشد و ترقی و تویعه اقتصادی نمیشود ؛
بلکه  برای دستیابی به رشد ، ترقی و مدرنیزه شدن اصولی در همه جهات در کشورهای جهان سومی چون کشور ما ،
از پیشرفت متوازن ، هدفمند ، منظم
و سیستماتیکِ توسعه اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی بصورت همزمان میگذرد.
اگر توسعه سطحی گرا و ظاهرگرا مانند توجه به رشد بادکنکی ظواهر ساختمان سازی و ساخت شرکتهای تجاری افراد ثروتمند وابسته به دولتی و حکومتی وحتی سرمایه داران بورژوازی ملی ،را میتوان در راستای یک اقتصاد روبنایی و ظاهرگرا تقسیم بندی نمود.
از این رو برخی نویسندگان بخاطر این  عدم رشد همزمان ، هماهنگ ، متوازن و همه جانبه سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ، در حالیکه ملت از عدم آزادی مطبوعات آزاد ، آزادی قلم ، بیان ، اجتماعات ، ایجاد احزاب و اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری ، تاسیس انواع انجمنهای فرهنگی ، خیریه و محیط زیستی و ....
آزاد بودن هر گونه تجمعات اعتراضی  مسالمت آمیز و قانونی به سیاستهای دولتی ، رعایت حق و حقوق شهروندی و حقوق بشری و همه لوازم دنیای مدرن واقعی خالی و بری است ؛
نام توسعه آمرانه ، مدرن نمایی کاذب ، شبه مدرنیسم مرکز گرا و ....را به آن اطلاق میکنند.
( محققان و نویسندگانی چون اتابکی ، طبری، آبراهامیان ، دکتر کاتوزیان و ...)

این کلیپ کوتاه در سال1312شمسی فیلمبرداری شده که ، 8سال از اعاز سلطنت پهلوی اول ، و نزدیک13سال بعد از کوتای سوم اسفند1299ش و دوران وزارت جنگ، و نخست وزیری رصاخان سردار سپه و سپس عصر سلطنت رضاشاه میگذرد.

در این کلیپ زنان محجبه و چادری ، روحانیون و میوه فروشان ،
کالسکه رانها و اتوموبیلهای آن عصر را نشان میدهد.
نکته مهم : پا گذاشتن به دنیای مدرن و ایجاد تغییرات اساسی در آموزش و توسعه سیاسی و اقتصادی و ...در ایران ما از دوران سردار عباس میرزا و وزیر توانمندش قائم مقام فراهانی ، سپس امیر کبیر با تشکلیل ارتش نوین و تاسیس دارالفنون و ...تا دوران پادشاهی احمدشاه قاجار و رضاشاه ؛
همه و همه نشان دهنده این است ، بعد از انقلاب مشروطیت در ایران و دوران رشد شتابنده در اروپا ، مسافرت تجار و دانشجویان به کشورهای خارجی و دریافت انواع مدارک تخصصی در رشته های  حقوق ، پزشکی ، مهندسی معماری و ....مسیر آغاز مدرن شدن و امدن ابزار و الات دنیای متمدن به ایران راهموار نمودند.
در واقع آمدن ابزار پیشرفت چون رادیو ، آسفالت خیابانها ، تاسیس مراکز عالی دانشجویی ، تغییر شکل و شمایل ظاهری ساختمانها و معماری جدید، خرید انواع کارخانجات که غالباً جزو صنایع مادر نبودند از آلمان و انگلیس و ....و خلاصه انواع وسایل و ابزار و آلات اقتصادی و توسعه و ساخت مدارس و موسسات آموزشی و درمانی با وسایل و تکنولوژی جدید دنیای متمدن به ایران ، نشان از این دارد که تمامی دنیا در آن عصر به بسوی زیست جدیدی میتاختند ، و ایران هم با توجه به تعییر و تحول در دنیا ، بویژه بعد از انقلاب اکتبر روسیه و سرنگونی روسیه تزاری و ایجاد اتجاد جماهیر شوروی با مرام سوسیالیستی توسط بانی اولیه انقلاب یعنی لنین و تبدیل جهان به دو قدرت شرقی شوروی و غربی انگلیس یا همان بریتانیای کبیر ؛
در ایران از پادشاهی ناصرالدین شاه با همت امیرکبیر و علی الخصوص بعد از انقلاب مشروطیت1285 و ایجاد عدالتخانه و مجلس شورا ، با کوتاه کردن دست سلطه سلطان مطلقه به پادشاه غیر مسئول که تنها حق قانونگذاری را مجلس شورای ملی داشته و مسئول اجرای قوانین دولت منتخب توس مجلس شورای منتخب ملت است و بس.
بعد از کوتای سوم اسفند1299 با توجه به انقلاب اکتبر روسیه و تاثیر این بر کشورهای همسایه ، احتیاج انگلیس به حاکمان قدرتمند و البته اهل همکاری سیاسی با منافع انگلستان استعمارگر و ترس از نفوذ افکار بلشویکی و سوسیالیستی به ایران و در خطر افتادن مستعمره پر منفعتش در هندوستان که آنزمان همسایه ایران ما بود ، بقول ایرونساد یک رژیم دیکتاتوری و نطامی ، با یک حاکم دیکتاتور و مقتدر و ایجاد یک حاکمیت قدرقدرت تمرکز گرا ، که به جای زرف شدن با خانها و اقوام متعدد ایرانی با یک حکومت دیکتاتوری پلیسی منافع خود را به خوبی تامین میکند.
( کتاب خاطرات آیرونساید ، ترجمه قزوینی )

#پهلوی_اول
#تاریخ_عصرپهلوی
#تاریخ_معاصر_ایران


نویسنده مقاله : #مهدی_گلمحمدی( ایرانی )

ادامه دارد.


چند تن ازنویسندگان زندانی سیاسی دوران شاه-1

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/4/19 10:6 صبح

برخی از نویسندگان زندانی سیاسیِ دوران شاه-قسمت اول-1

به قلم : #مهدی_گلمحمدی

قابل توجه تحریف گران تاریخ میهن عزیزمان توسط باقیمانده های پهلوی پرستانی همچون؛
عامل و آمر قتل و شکنجه دگر اندیشان ، نویسندگان ، عالمان دینی و آزادیخواهانِ با گرایشهای مختلف ؛
یعنی سر جلادِ شکنجه سازِ ساواک پرویز ثابتی ، و گماشتگان و همپالکی های او ؛
که به دروغ ، حقه بازی و تحریف تاریخ مستند و مدون معاصر ایران ، مدعی هستند که هزاران هزار زندانی سیاسی و شکنجه شدگان ، تیرباران شده ها ، حلق آویز شده ها ، سیانورخورانده شده ها و خودکشی شده ها توسط شهربانی ، رکن دو ارتش ، ساواک جهنمی و کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم محمدرضاشاه پهلوی ، یا خرابکار! خوانده

می شدند ، یا به زعم عمال ساواک و خود شاه برچسب مردم ستیز! یا تروریست؟ نصیب آنهامی گردید.

توجه مهم :: آوردن نامهای نویسندگان از نحله ها و طیفهای گوناگون توسط مولف این سطور ، لزوماً دلیل تائید نظرات و دیدگاههای سیاسی آنها در دوران پهلوی دوم نمیباشد.

هدف نویسنده در وهله اول ؛ تنها آشنایی نسبی  با گوشه ای ازتاریخ معاصر کشورمان میباشد.

و در وهله دوم آشکار کردن دروغها ، وارونه گوئیها و ادعاهای پوچ و باطلِ هواداران باقیمانده های ساواک و رژیم سلطنتی در خارج از کشور و رسانه های زنجیره ای همسو ، همچون شبکه های معلوم الحالِ مانند؛ من و تو و ایران اینترنشنال و دهها سایت و وبلاگ در فضای مجازی میباشد و بس.

در صورتی که هزاران هزار دستگیری ، حبسهای انفرادی و شکنجه های مرگبار و جان باختن زندانیان سیاسی همچون علمای دینی مانند شهید راه استقلال و آزادی سید حسن مدرس ، حاج آقا نورالله اصفهانی* ، میرزا محمد آقازاده فرزند مشروطه خواه بزرگ آخوند خراسانی  و آیت الله سعیدی ها، و شهادت و محبوس کردن نویسندگانی نظیر دکتر علی شریعتی ها ، دکتر رضا براهنیها ، دکتر ساعدی ها ، مهندس مهدی بازرگان و پسرش مهندس عبدلعلی بازرگانها ، دکتر یدالله سحابی ها و پسرش مهندس عزت الله سحابیها ، دکترسید حسین فاطمی ها ،   سید محمود طالقانی ها ،استاد نجات الهی ها ، دکتر خانعلی ها ، ایرج اسکندریها  ،احسان طبری ها  ، اردشیر آوانسیانها ، زنده یاد نیما یوشیج ها، احمد شاملوها  و.....فقط و فقط به جرم اندیشیدن و دگر اندیش سیاسی بودن ، در سیاه چالهای محمدرضاشاه پهلوی یا به شهادت رسیدند ، و یا در  زیر شکنجه های ضد انسانی مانند وارطان سالاخانیان ها و محمود کوچک شوشتری ها مظلومانه و سرافرازانه جان باختند.


*- تاریخ بیست ساله ایران، 4: 403، 411، 413، 417، 438-
- قیام گهرشاد ، ص.


اسامی برخی از نویسندگان زندانی سیاسی در سلولهای انفرادی و زندانهای پهلویها با افکار و عقاید گوناگون و گاهاً متضاد :

1-شاعر بزرگ ایران زمین استاد زنده یاد نیما یوشیج.

2-کریم کشاورز.

3- زین العابدین رهنما.

4.عالم نواندیش دینی و از دوستان دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد - سیدصدربلاغی.

5-محمود دولت‌آبادی ، نویسنده و داستان نویس.

6- فریدون شایان.

7- نسیم خاکسار.

8-منصور خاکسار.

9- علی موسوی گرمارودی.

10- شاعر و نویسنده مردمی جاوید نام خسرو گلسرخی ؛

11- کرامت الله دانشیان ، هر دو در دوران محمدرضا پهلوی به جرم اندیشه سیاسی تیرباران شدند.

12- مصطفی شعائیان.

13- شادروان خلیل ملکی ، مترجم ، نویسنده. او سالها زندانی و شکنجه در سیاه چالهایِ پهلوی اول و دوم را تحمل نمود.

14-مهندس بیژن جزنی( نویسنده و یکی از نظریه پردازان فعالِ گروههای چپ ) ، به همراه 6 همفکر زندانی و 2 تن از زندانیان مسلمانِ ملی و مذهبی که مجموعاً 9 نفر میشدند ؛
به دستور شاه  مستبد و ظالم ،
و طراحی و اجرای پرویز ثابتی رئیس اداره سوم ساوک1مربوط به امنیت امور داخلی کشور ، بر روی تپه های اوین با چشمانی بسته از پشت به رگبار بسته شدند و به شهادت رسیدند.
روزنامه های حکومتی کیهان و اطلاعات علت شهادت آنها را به دروغ فرار 9 زندانی سیاسی عنوان نمودند ؛
ولی بعداً با اعترافات شکنجه گران ساواک همچون تهرانی و فریدون توانگری( آرش ) حقایق مشخص تر و روشن تر شد.


(1) اداره سوم ساواک مربوط به امور زندانیان سیاسی و به اصلاح امنیت داخل کشورکه از مهمترین قسمتهای ساواک بود.

15- آتش زدن امیر مختار کریمپور شیرازی ، او یکی از روزنامه نگاران و نویسنده گانِ فعال و پرشورِ نهضت ملی و ضد استعماری  دکتر محمد مصدق در زندان شاه ، به سرکردگی اشرف پهلوی و یرادرش.

( یکی از منابع : کتاب خاطرات شعبان جفری ، به کوشش و مصاحبه هما میرافشار )

16- زنده یاد علی‌اشرف درویشیان.

17- عباس سماکار.( مولف کتاب خاطراتی از زندانش به نامِ  من شورشی هستم.

او یکی از دوستان و متهمان در دادگاه گروهی که خسرو گلسرخی ، دانشیان به بهانه واهی دستگیر ، محاکمه و تیرباران شدند، و چند تن دیگر از افراد دستگیر شده از این گروه بعد از شکنجه و بی خوابیهای طاقت فرسا به چندین سال زندان محکوم شدند.

18-شادروان محمدعلی سپانلو،شاعر و نویسنده بزرگ ایران.


19 داستان نویس شهیر روان شاد هوشنگ گلشیری.

20- نویسنده کتابهای مختلف از جمله دنیای ارانی ، باقر مومنی.

ادامه دارد.


عید سعید قربان مبارک

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 102/4/8 4:57 عصر

عیدِ قربان ، عید فداکردن و ایثار بهترین ها و قربانی نمودن همه مظاهر شرک و کفر و نفاق که همچون دنیا پرستی ، مال دوستی و زراندوزی ، خودپرستی ، فردگرایی و خودشیفتگی ، که همه در شهوات و هواهای نفسانی متبلور میشود ؛

بر همه اهل توحید و تقوی و انسانیت مبارک باد.



عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا مبارک باد.

این مراسم سمبلیک ، اولین مرتبه روز دهم ماه ذی الحجه در دوم هجری قمری به صورت جدید و هدفمند ، با خواندن نماز عید ، توسط رسول خدا حضرت محمد(ص) ،همان ابلاغ کننده و پیام رسان حضرت حق به مردم انجام شد ، و به یک سنت باشکوه دینی در میان مسلمانان تبدیل شد.
عید قربان ، عید فدا و ایثار بهترینها ، همچون ابراهیم بت شکن ، که بعداز بین بردن بتخانه کفر ، شرک ،جهالت و استثمار مردم ، زیباترین هدیه الهی خود و همسرش هاجر را به قربانگاه عشق برد ، و ذبیح الله یعنی اسماعیل در اوج تقوی رهایی بخش انسانی جواب مثبت و بن بست شکنانه به پدرِ موحدش داد.


ابراهیم بت شکن ، و اسماعیل مظهر عشق و پاکی ، صاف ، ساده و آزمایش شده ، با رهایی از اسارت ستم ظالمان و حقیقت ستیزان کافر ، و با آزادگشتن از همه قید و بندهای هواهای نفسانی ، با توکل به خدای یکتا و پیوند با عقل و خرد و اراده پولادین انسانی ؛

جزو بندگان مقرب خدا قرار گرفتند.

 

آن خالق مهربان ، رحمان و رحیم ،که هیچگاه در نظام آفرینش هدفمند او قتل فرزند و انسانی بیگناه تقدیر نشده بود ، بصورت سمبلیک و استعاره در قرآن مبین ، به ما آموخت ؛
آن گوسفند به فرزندان انسان یعنی ابراهیم و اسماعیل هدیه شده بود.

آن گوسفند که قربانی شد ، نماد و سمبل رهاشدن از قید و بندهای منیت ، و زندانی شدن در قعر چاه سیاهِ ، و جایگاه بتهایی است که مانند زنجیر بندگی و بردگی نفس بر جان و روان ما انسانها ، در مسیر زندگیمان بسته شده و هرگز نمیگذارد ، آزاده و رها شویم ، و مارا از انسان بودن ، انسانی و توحیدی اندیشیدن و عمل کردن باز میدارد ، میباشد.



عید قربان ، عیدِ وارستگی و پاک شدن از تمامی معصیتها ، لغزشها ، خلق و خوهای اهریمنی و فردپرستانه و انحصارطلبانه را ؛

به همه مسلمین و موحدین ، یعنی همه صالحان و صلح دوستانی که با یاری از عقل و خرد خدادادی ، تسلیم هدفمند قوانین تکامل بخش پروردگار یکتا میشوند ؛
تبریک و شادباش عرض مینمائیم.

خداوند یگانه در قرآن مبین ، از جمله میفرماید :
«نه گوشت ها و نه خون های آنها هرگز به خدا نمی رسد؛ آنچه به او می رسد، پرهیزکاری شماست».(حج: 37)

 

عید قربان را به عموم مسلمانان و موحدان ایران و جهان تبریک و تهنیت عرض مینمائیم.

مبارک، مبارک ، مبارک.....

 

از طرف مهدی گلمحمدی و دیگر نویسندگان تارنمای گروهی مجله آرامش.


به قلم : مهدی گلمحمدی(ایرانی)


<      1   2   3   4   5   >>   >