سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابلاغ مبین-4

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/10/29 3:6 عصر

« اسلام،اختیار،آزادی »

 

5- « عدم اجبار و اکراه در دین انسان ساز اسلام  »

 

دین رهایی بخش اسلام ، دینی سراسر امید،آزادی، و عشق به خالق و مخلوق می باشد.

برخلاف نظر و شبهه افکنی های افراد ناآگاه و یا بعضا مغرض ، که چنین به دروغ به مخاطبان جوانشان القاء میکنند، که گویا اسلام دینی خشونت بار،تحمیلی و مربوط به دوران قدیم است، باید به این نکته مهم اشاره نماییم که دین انسان ساز اسلام آیینی سرشار از عشق به خالق یکتا و مخلوقش میباشد و احترام خاصی به حق و حقوق و کرامت نوع انسان،صرف نظر از جنسیت،نژاد،رنگ پوست،زبان،ملیت و باورهای متفاوت دارد.

برخی از افراد ناآگاه، و یا کسانی که به انواع مختلف از رفتار و گفتار شخص و یا اشخاصی که مدعی مسلمانی و دینداری بوده اند،گزیده و ناراحت شده و یا ناخالصی های گوناگون در بین برخی ازدوستان و آشنایان دیده اند، متاسفانه آن رفتارها و گفتارهای نابخردانه ای که با روح و جوهره انسانی و توحیدی دین مبین اسلام شدیدا مغایرت و تضاد دارد ، را به پای پیامبرعشق و رحمت حضرت محمد(ص} و امامان بزرگوار تشییع، که در واقع الگو و نمونه ای روشن از اسلام راستین محمدی و علوی بوده اند، می گذارند، که کاری بسیار نادرست و خطا میباشد.زیرا معیار شناخت اسلام در وهله اول کتاب انسان ساز قرآن کریم است،که با خواندن آیاتش همراه با تدبر و تعقل، می توانیم به حقیقت و راستی دست یابیم.

 

بویژه با مطالعه آیات محکم قرآن کریم و همچنین با پیروی از رفتار و کردار و گفتار نجات بخش حضرت امیر المومنین امام علی{ع} و .....که در کتابهای راهگشایی نظیر نهج البلاغه،تحف العقول،صحیفه سجادیه و .....متبلور و مشهود است، به شناختی درست و اساسی از اسلام محمدی و علوی برسیم.


البته ناگفته نماند متد اصلی شناخت احادیث و روایاتی که از امامان معصوم در کتابهای مختلف دینی از سوی راویان مختلف نقل شده است، با توجه به رهنمودهای مهم و اصولی حضرت امام علی(ع)که در خطبه201 نهج البلاغه(فیض الاسلام} بیان شده است، ارجاع دادن سخنان و روایات نقل شده به آیات محکم قرآن کریم و سنت صحیح و پسندیده پیامبر اسلام{ص}که وحدت زا و متواتر است، میباشد.

1-خداوند یگانه در قرآن مجید،سوره نساء، آیه 59 می فرماید:: ای ایمان آورندگان،از خدا  و رسول و متصدیان امور که از خودتان هستند،اطاعت کنید و هرگاه در امری دچار اختلاف شدید،اگر به خدا و روز واپسین باور دارید،آن را به {کتاب}خدا و (روش) رسول ارجاع دهید ، که این بهتر و خوش فرجام تر است.{قرآن مبین-صفحه87}

 

2-امام صادق {ع} می فرماید : هر موضوعی باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثی که وافق قرآن نباشد،دروغی است خوش نما.{ اصول کافی-جلد اول ، صفحه 89 }

3-رسول اکرم(ص) فرمود : ای مردم آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آنرا من گفته ام، و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آنرا نگفته ام. { اصول کافی-حدیث11-صفحه89}

 

4-رسول خدا(ص)می فرماید : هیچ گفتاری جز با کردار ارزش ندارد و هیچ گفتار و کرداری جز با نیت ارزش ندارد، و هیچ گفتار و کردار و نیتی جز با موافقت سنت ارزش ندارد. {اصول کافی-جلد اول-حدیث9-صفحه90}

 

در اینجا به اصل موضوع این گفتار،مبنی بر عدم اجبار و اکراه در دین اسلام بر می گردیم:

دعوت و گسترش دین اسلام دردوران پیامبر اسلام{ص} و در زمان امام علی{ع} در دوره کوتاه5ساله خلافتش، نشان دهنده اثبات آیات قرآن کریم، در عدم اجبار و اکراه بودن دین مبین اسلام و احترام ویژه به حق و حقوق و آزادی نوع انسان می باشد.

 مولا و پیشوایمان علی-ع- در قسمتی از عهدنامه گهربارش به مالک اشتر،زمانی که اورابه استانداری مصر روانه می کرد ، در این ارتباط می فرماید : ای مالک.....و مبادا نسبت به ایشان { چون } جانور درنده بوده ، خوردنشان را غنیمت دانی، که آنان دو دسته اند: یا با تو برادر دینی اند،یا در آفرینش مانند تو هستند.....(نهج البلاغه،ترجمه مرحوم فیض الاسلام-صفحه936-جزء پنجم-تهران1381)

 

حرکات و رفتارهای ضد اسلامی و ضد انسانی برخی مدعیان دروغین و ریاکار و منافق در دوران اموی ها،عباسیها، صفوی ها، همچون معاویه ها،عمروعاصها، یزیدها،مروان بن حکم ها،،متوکل عباسیها،حجاج  بن ثقفی ها ، که برای ارضای تمایلات نفسانی و دنیوی خود دست به کشور گشایی همراه با قتل و غارت، و تجاوز به جان و مال و ناموس مردم زدند، هیچ ارتباطی با دین سراسر رحمت،عدالت، و آزادی بخش اسلام و دستورات سعادت بخش قرآن و سنت گرانقدر پیامبر و زندگانی سرشار از انسانیت،تقوی و مردم داری ائمه اطهار{ع} نداشته،ندارد و هرگز نخواهد داشت.

دین اسلام، دین رحمت، دین صلح،عشق پروری و احترام به نوع انسان،همزیستی مسالمت آمیز ، شورا و دموکراسی می باشد، و در ایمان و یا عدم باور به آن هیچ اکراه ،تحمیل و اجباری نیست.

برای آشنایی بهتر و کامل تر در مورد عدم اجبار و اکراه در دین مبین اسلام، به نگارش چند نمونه از آیات مبارک و راهگشای قرآن کریم می پردازیم ::

 

1-قسمتی از سوره بقره،آیه256 : « در{پذیرش } دین اکراه {و اجباری}نیست ..... » قرآن مبین-صفحه42

 

2-سوره یونس،آیه99 :: « آیا پس تو مردم را با اکراه وامیداری تا از مومنان باشند؟ {در حالیکه} هیچکس را نرسد که جز به اذن خدا ایمان بیاورد و {خدا} پلیدی را بر کسانیکه تعقل نمی کنند قرار میدهد. » { کتاب آزادی در قرآن-صفحه 57}

 

3-سوره حج،آیه78 :: « و در راه خدا آنگونه که سزاوار اوست، تلاش کنید،او شما را برگزیده است و برای شما در امر دین ، هیچ تنگنایی پدید نیاورد.....» قرآن مبین-صفحه341

 

4-هود،28 :: « نوح} گفت : ای قوم من، به نظر شما اگر نشانه روشنی از جانب صاحب اختیارم داشته باشم و رحمتی از جانب خود به من داده باشد که بر شما پوشیده مانده باشد، چگونه{من و یارانم}شما را به { پذیرش } آن ملزم سازیم ، در حالی که از آن ناخشنود هستید؟ » قرآن مبین-صفحه224

 

5-سوره کافرون-آیات مبارکه 1 الی 6 :: « به نام خداوند بخشنده مهربان

1) بگو هان ای کافران.

2) من معبود شما را نمی پرستم.

3) و شما هم پرستندگان معبود من نیستید.

4)و من پرستنده آنچه شما می پرستید نیستم.

5) و شما هم پرستندگان معبود من نیستید.

6) شما را دین شما، و مرا دین من. ( قرآنکریم،صفحه603 ، ترجمه:بهاء الدین خرمشاهی )

 

 

6-سوره انعام، آیه107 :: « اگر خدا می خواست شرک نمی ورزیدند{ ولی نظام خلقت انسان را بر اساس اختیار قرار داد} ، و تو را نگاهبان آنان تعیین نکرده ایم ، و کارگزار آنان نیستی. » قرآن مبین-صفحه141

 

7-سوره انعام،آیه 104 :: « از جانب صاحب اختیارتان موجبات بصیرت برای شما آمده است، هر که دیده بصیرت گشاید، به سود اوست، و هر که دیده بربندد ، به زیان خود اوست ، و من نگاهبان شما نیستم. » {قرآن مبین-صفحه141}

 

8-سوره غاشیه،آیات21 و 22 :: « پس{مردم را} تذکر بده، که تو فقط تذکر دهنده ای.

سیطره بر آنان نداری. » قرآن مبین-صفحه 592

 

9-سوره ق-آیه 45 :: « ما انت علیهم بجبار=تو بر آنها جبار{تحمیل کننده}نیستی. » { کتاب آزادی در قرآن - صفحه38}

 

10-سوره نور،آیه54 :: « بگو: از خدا و رسول اطاعت کنید ، اگر روی برتابید، پیامبرمسئولیتهای خود را دارد و شما مسئولیتهای خود را ، و اگر از او اطاعت کنید، خود هدایت یافته اید ، رسول وظیفه ای جز ابلاغ آشکار ندارد. » قرآن مبین-صفحه357

 

توجه : منابع و ماخذی که مستقیم و یا غیر مستقیم در نگارش این گفتار کمک کار مولف بوده است،به ترتیب زیر می باشد :: 

1-کتاب قرآن مبین،ترجمه-توضیح و تفسیر فشرده قرآن به قرآن:مهندس علی اکبر طاهری قزوینی

2-قرآن کریم-ترجمه: استاد بهاء الدین خرمشاهی

3-آزادی در قرآن، نویسنده: مهندس عبدلعلی بازرگان

4-نهج البلاغه، ترجمه: استاد مرحوم فیض الاسلام

5-حقوق بشر از نظر اندیشمندان-محمد بسته نگار

6-اصول کافی

کد مطلب :15   / کد مقاله : 1/4{ مقاله اول،قسمت چهارم و پایانی }

 

ابلاغ مبین-قسمت اول :http://m1395.parsiblog.com/Posts/4/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-1/

ابلاغ مبین -قسمت دوم :http://m1395.parsiblog.com/Posts/5/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-2/

ابلاغ مبین قسمت سوم :http://m1395.parsiblog.com/Posts/18/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-3/

ابلاغ مبین -قسمت چهارم و پایانی :http://m1395.parsiblog.com/Posts/19/%d8%a7%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%ba+%d9%85%d8%a8%d9%8a%d9%86-4/

                                        پایان.


ابلاغ مبین-3

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/10/25 1:21 عصر

                                         « اسلام ، اختیار ، آزادی-3 »

 

 

4-«.....ما تورا نگاهبان آنان نفرستادیم. / سوره نساء،آیه80 »

 

پیامبر اسلام(ص)با توجه به دستورات مکرر خداوند در قرآن مجید، در ارتباط با ابلاغ رسالت که به او وحی می گردید، تنها تذکر دهنده ،بیم دهنده، و هشدار دهنده به مردم معرفی شده است.

 

پروردگار متعال به رسولش امر میکند، که در مقابل اعراض و روی گردانی کفار و مشرکان، خونسرد و شکیبا باشد، و خود را محافظ، وکیل،نگهبان و تحمیل کننده بشارت الهی به مردم نداند ، و تنها به هشدار،تذکر و نشان دادن راه از چاه بسنده نماید.

در آیات بسیاری حضرت حق به حضرت محمد(ص) توصیه می نماید، که از مشرکان و کافرانی که برای عدم پذیرش توحید و دین رهایی بخش اسلام ، پافشاری میکنند ، و به انواع دروغ ، افترا و برچسب زدن مبادرت می نمایند، دوری گرداند و آنها را به حال خودشان بگذارد، زیرا خدا تنهابه عنوان شاهد ، ناظر و حسابرس اعمال و کردار بندگانش کافی می باشد.

برای آشنایی بهتر و بیشتر با فرامین خداوند یکتا در مورد مطالب نگارش شده بالا ، به آیاتی چند از قرآن کریم اشاره می نماییم :: 

 

1-سوره نساء،آیه 81 : « .....فاعرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا=.....پس از آنها روی بگردان و بر خدا توکل کن و خدا در کارگزاری امور کافی است.{آزادی در قرآن،صفحه55}

 

2-سوره احزاب آیه48 :  « و لا تطع الکافرین و المنافقین ودع اذئهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا :: و از انکارورزان و دورویان اطاعت مکن و به آزارشان بی توجه باش و بر خدا توکل کن ، که خدا به عنوان کارساز کافی است. » /{قرآن مبین-صفحه424-ترجمه=مهندس علی اکبر طاهری قزوینی}

 


3- « سوره نساء ، آیه79 : « ..... و ارسلناک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا : ..... تو را برای مردم(تنها بعنوان) رسولی فرستادیم و خدا بعنوان شاهد و ناظر کافی است.{آزادی در قرآن-55}

 

4-ما انت علیهم بوکیل :تو بر آنها وکیل نیستی.(انعام-107 / آزادی در قرآن،صفحه 38}

 

5-ما انا علیکم بحفیظ : من بر شما حفیظ نیستم.{سوره انعام،آیه104 / کتاب آزادی در قرآن،صفحه38}

 

6-ما انت علیهم بجبار : تو بر آنها جبار(تحمیل کننده) نیستی.{سوره ق ، آیه 45 / آزادی در قرآن،صفحه38}

 

7-لست علیهم بمصیطر : تو بر آنها سیطره گر نیستی.{سوره غاشیه،آیه22 / آزادی در قرآن38}

 

8-ما انا من المتکلفین : من اهل تکلف{ و تصنع } نیستم. ( سوره ص ، آیه 86 / آزادی در قرآن38 )

 

9-سوره انعام،آیه 35 :: اگر اعراض آنها بر تو سنگین و ناگوار است{خونسرد وشکیبا باش،وگرنه}اگرمیتوانی نقبی در زمین یا نردبانی در آسمان بزنی تا معجزه ای {دیگر برای آنان}بیاوری.{بزن،ولی}اگر خدا می خواست همه را {به اجبار}به راه هدایت جمع می کرد{اما اختیار را مقرر داشت}پس در زمره جاهلان مباش.(قرآن مبین-صفحه131}

 

11-سوره نساء ، آیه 80 :: هر که از رسول اطاعت کند،مسلما از خدا اطاعت کرده است، و هر که {از اطاعت او} روی برتابد،{توفیق را از خودش سلب کرده است} ما تو را نگاهبان آنان نفرستادیم.(قرآن مبین-91)

 

12-سوره ق ، آیه 45 :: ما به گفتارشان داناتریم و تو بر آنان{رسولی} خودکامه نیستی  پس هر کس را که از اعلام خطر من ترس دارد، بدین قرآن اندرز بده.{قرآن مبین-520}

 

13-.....فا عرض عنهم و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا : « ..... از آنان روی بگردان و بر خدا توکل کن، که خدا به عنوان کارگزار کافی است./سوره نساء-آیه81/ قرآن مبین،صفحه91 »

 

 

 

 

                                            

                5- « تو فقط تذکر دهنده ای! »

 

خداوند یگانه مکرا به رسول اکرم{ص} توصیه نموده است، که در قبال هدایت یا عدم هدایت کافران و مشرکان مسئول نیست، و فقط بعنوان پیام آور و ابلاغ کننده دستورات الهی همراه با بیم و هشدار و تذکر به آنها وظیفه دیگری ندارد ، و هر کسی مسئول اعمال و دستاوردهای شخصی خود می باشد.

 

آیات نمونه :: 

1-سوره غاشیه-آیات 21 و 22 :: پس( مردم را) تذکر ده ، که تو فقط تذکر دهنده ای.سیطره بر آنان نداری.{قران مبین-صفحه 592}

 


2-کهف-29 :: « بگو: سخن حق از جانب صاحب اختیارتان {آمده} است ، هر که خواهد، ایمان آورد و هر که خواهد کفر ورزد ..... » ( قرآن مبین،صفحه297 )

 

3-سوره انسان-آیه3 :: « راه را به او ارائه دادیم، خواه سپاسگزار {و پذیرای آن} باشد ، خواه ناسپاس. ( قرآن مبین-صفحه578 )

 

4-سوره یونس، آیه 41 :: «  اگر تو را دروغ پرداز شمردند، بگو:{نتایج}تلاش من برای خودم و{نتایج} تلاش شما برای خود شماست، شما با روش من بیگانه اید و من {هم}با روش شما بیگانه هستم.(قرآن مبین-صفحه213)

 

5- « سوره یونس،آیه99 :: « اگر صاحب اختیارت تو می خواست ، همه اهل زمین{جبرا}ایمان می آوردند{ ولی پدیده اختیار را به انسان تفویض کرد }، آیا تو می خواهی مردم را وادار کنی که ایمان آورند؟(قرآن مبین،صفحه220)

 

در اینجا لازم به تذکر است، مقوله جنگ و جهاد پیامبر با متجاوزان مشرک و کافر، که تماما جنبه تحمیلی و دفاعی داشت، موضوعی قابل بحث و بررسی دیگری است ، که در زمان خود، به آن خواهیم پرداخت.انشاءالله. 


کد مقاله : 1/3( مقاله اول-قسمت سوم )

کد مطلب : 14


ادامه دارد.


چند نکته مهم ...؟

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/7/4 12:48 عصر

در پاسخ به نظرات برخی دین ستیزان و توهین کنندگان و ...به دین مبین اسلام در شبکه های اجتماعی ::

پرتوی ازتشیع علوی ::  ( 3)


نگارش چند نکته مهم ::

1-سوء استفاده نمودن ازاسلام تاریخی که در کتابهای مختلف ، آمده است،هیچ ربطی به اسلام راستین علوی و مردمی نداردو نخواهد داشت.حکام اموی،عباسی،عثمانی،و صفوی،در زیز پوشش نام اسلام دست به جنایتها و قتل و غارتها و کشورگشاییهای متعددی زدند، که در تاریخ تاحدودی بصورت صحیح و مستند ثبت است.

2-به عنوان مثال اگر در کوچه ما ، یک حادثه ای روی دهد، هر شخصی به فراخور فکر،حافظه و سواد و اعتقاداتی که در ضمیر ناخودآگاهش نهادینه شده ، ودر غالب آرزو و یا تحلیلش بازگو شکل گرفته، سخنهایی حتی ضد و نقیض را نقل میکنند.

3-اسلام راستین در همان کتاب قرآن مبین ، نهج البلاغه ، صحیفه سجادیه و .....می باشد.

غیر از قرآن کریم،هر نوشته و یاا سخنی را با ید با متد رجوع به آیات محکم قرآن و نه آیات متشابه ای که شرایط تحلیلی خاص خود را دارد و همچنین با ارجاع به سنت ثابت ، و متواترپیامبر اسلام ، که وحدت زا است سنجید.

4-ما دو نوع اسلام عمده و متضاد داشته و داریم ، اسلام امویان و یا تشیع سیاه ناله ، گریه،قمه،خرافات و اعتقاد تخدیری و باورهای تحمیلی سنتی،بدون تفکر و تدبر و خردورزی صفوی ، و اسلام راستین مردمی و عقلانی و توحیدی ، اسلام راستین علوی میباشد.

5-در اسلام تاریخی می بینیم، خاندان مروانها و اموی ها همچون یزید ها و معاویه ها و گماشتگان و مزدورانشان ، در وهله اول سر نوه همان پیامبرشان را بریدند و خاندانشان را لگد کوب سم اسبان نمودند ، و با نام اسلام ، ومثلث شوم زرو زور و تزویر ، آزادیخواهان عدالتجو را به قتل رساندند ، وبا انجام دادن جهان گشایی ها تا مرزاروپا و ... دست به غارت و کشتار بسیار زیادی زدند ، و همه این اعمال را بنام اسلام و مسلمانی انجام می دادند.

6-در اسلام توحیدی و مردمی ، بویژه دوران حاکمیت پیامبر اسلام{ص} و پیشوای آزادگان و عدالتجویان امام علی بن ابیطالب{ع}ما نه کشور گشایی داریم ، نه جنگ ابتدایی و تعرضی برای مسلمان کردن دیگر کشورها و نه زرو زور و تزویر.

7-افسانه قتل و عام بنی قریظه ، اولا سند تاریخی صحیح ندارد و  دوما با آیات محکم و سنت ثابت ، متواتر، مشخص و خردپذیر حضرت محمد{ص} و حضرت امام علی{ع} کاملا مغایرت دارد.

به عنوان نمونه کتاب تاریخ تحلیلی اسلام ، نوشته:دکترجعفر شهیدی ، تا حدود زیادی به این افسانه سوزناک! و در عین حال دروغین از نوع اسرائیلیات تاریخی می پردازد  و سوما، در تاریخ اسلام افراد وابسته و مزدور بسیاری بودند که جاعل حدیث بوده ، که دهها هزار حدیث را بنام محمد و علی و .....جعل نمودند ، که از جمله در جلد پنجم کتاب ارزنده الغدیر،نوشته مرحوم علامه امینی مکتوب شده است.

توضیح بیشتر در مورد افسانه قتل صدها یهودی در جنگ بنی قریظه را ، به مقاله ای دیگر موکول می کنیم.انشاء الله.


8-برای آشنایی با روایات و احادیث جعلی ، در صورت علاقه و یا تحقیق ، می توانید به کتابهای :: تحف العقول ، صفحه405 به بعد + اصول کافی-جلد اول-صفحه85 به بعد + کتاب احتجاج-جلد اول-از صفحه 597 به بعد + جلد پنجم کتاب الغدیر، نوشته علامه امینی-درباره حدیث سازان و ..... + جلد چهارم کتاب ارزنده شرح نهج البلاغه ابن الحدید معتزلی + کتاب قرآن مبین،سوره نساء،آیه 83 + مقدمه ترجمه نهج البلاغه،دکتر افتخارزاده + مقدمه کتاب نهج الفصاحه + مقدمه کتاب پیام پیامبر، نوشته استاد خرمشاهی و استاد مسعود انصاری + اخلاق اسلامی در روابط سیاسی،نوشته مهندس عبدلعلی بازرگان،حدیث35 در مورد غلو و ... از صفحه39 الی52 + و مهمتر از همه سخنرانی و یا همان خطبه شماره 201 ، ترجمه مرحوم استاد فیض الاسلام(که البته در بعضی نسخه ها خطبه210میباشد) و ..... مراجعه نمایید.
در همه منابع بالا که به فرمایش روشنگر پیشوا و رهبر آزادگان و عدالتجویان حضرت علی{ع}میپردازند ، دقیقا شناخت احادیث جعلی از غیر واقعی را مشخص نموده است.

9-حمله تازیان متعصب ، نا آگاه و بعضا نادان که اسلام قرآنی در قلبهایشان نهادینه نشده بود ، برای مشغول شدن آنها به منظور عدم واکاوی در مورد رهبری باصلاحیت امام علی(ع) و خانه نشینی او و دیگر مشکلات داخلی ، در دوران خلیفه دوم و بویژه در دوران خلیفه سوم که ایران تحت اشغال کامل اعراب در آمد ، { در واقع بخاطر فامیل دوستی افراطی ، پیری و عدم تسلط و تدبیر عثمان ، پیشکش کردن ثروت و اموال بیت المال ، و مال مردم خواری و سوءاستفاده نمودن مروانها و معاویه ها و ... ، که به قتل دردناکش منجر شد} ، دوران حاکمیت امویان در واقع درآنزمان شروع شد و برخلاف قبل از دوران فتح مکه که امویان در جبهه شرک و کفر بودند ، این بار چهره عوض نمودند و در زیر پوشش و دکان اسلام پناهی شروع به غارت-کشور گشایی و کشتار شیعیان علوی و دیگر آزادیخواهان نمودند.

فقط در دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) و دوران کوتاه زمامداری امام علی{کمتراز6سال} ، که هیچ گونه کشور ستانی و جنگ ابتدایی و تعرضی به ممالک همجوار صورت نگرفته بود ، امویان سفاک و جانی و نژاد پرست{پان عربیسم} با ادامه حملات نظامی و کشور ستانی برای کسب غنیمت و گسترش قدرت سیاسی بر مردم جهان ، مرتکب جنایتها و خیانتها ی بسیاری شدند، که استاد بزرگوار زنده یاد دکتر عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت آنرا تشریح نموده و همچنین استاد سعید نفیسی درآثارش و علاوه بر آنها دکتر محمد محمدی ملایری ، آن وطن دوست آگاه و منطقی و اندیشه ورز در 6جلدکتاب تاریخ و فرهنگ ایران ، بویژه جلد دوم وسوم آنرا بررسی و تحلیل نموده است ، که برای آشنایی با جنایت تازیان اموی که بنام اسلام و مسلمانی ، بدون هیچ دستور قرآنی و یا مطابقت با زندگی و فرمایشات محمد و علی ، دست به کسب غنیمت ، تجاوز به زنان و دختران پاک و نجیب ایرانی ، به اسارت گرفتن آنها ، و موالی خطاب کردن ایرانیان بافرهنگ و تدبیر( که از ظلم و ستم پادشاهان ناتوان ساسانی،بویژه چندسال آخر، و از جمله دریافتهای سنگین و طاقت فرسای مالیات و کفاره های به اصطلاح دینی موبدان زرتشتی! که هیچ ربطی به پیامبر بزرگ ایران زمین حضرت زرتشت(ع) ندارد ، به تنگ آمده بودند ، ندارد) زدند.

10-اندیشه و فکر را باید با استدلات منطقی و عقلانی و منطبق با سند درست ، همراه با تحلیل صحیح ، بدون هیچ حب و بغض، تعصب ، و پیشداوری جواب داد.
با توهین،ناسزا و فحاشی نه تنها چیزی حل نمی شود ، بلکه مخاطب را در تفکرش هر چند نادرست باشد، ثابت تر و استوارتر می نماید.

11-یک دختر نجیب ، آگاه و وطندوست ایرانی ، و یا یک پسر و یا مرد آزاده و میهن دوست ایران زمین ، جدا از باور و مذهبش ، اهل فحاشی سنتی و یا در کلمات به اصطلاح امروزی و آنچنانی نمیباشد ، و گرنه هر چند در برخی موارد حرفی و یا تحلیلی درست و منطقی به مخاطبانش ارائه نماید ، کسی وقعی و یا احترامی به گفته ها و نوشته هایش نمی گذارد.

12- ودر پایان بهتر است بجای پیشداوریها ، فحاشی ها و عقده پراکنی ها - گفتار، افکار و اعمالمان انسانی و پسندیده و خردورزانه باشد.

با عذرخواهی صمیمانه ، به این دلیل که مزاحم اوقات گرانبهایتان شدم.
بدرود.شاد و پیروز باشید.


ویرایش دوم-عاشورای حسینی-چهارشنبه 21مهر1395خورشیدی/  کد مطلب :: ./11(مقاله دوم)

ابلاغ مبین-2

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/1/18 7:34 عصر

    « اسلام،اختیار،آزادی-2 »

 

 

   3-« هدایت آنان بر عهده تو نیست‏، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت می کند..... »سوره بقره-آیه272

 

  خدا در آیات متعددی به ما می آموزد،که هر فردی که هدایت یافت و یا شخصی که از هدایت الهی روی برتافت و در کفر و شرک خود پافشاری نمود،در هر دو حالت ممکن،تنها عامل هدایت و یا عدم هدایت او،حضرت حق می باشد.

شاید با مطالعه سطور بالا و برخی آیات با چنین مضامینی،چنین تصورشود،حالا که خدا عامل هدایت و یا عدم هدایت بندگانش هست،پس چرا جهنم و بهشت را برای حسابرسی و عذاب و یا پاداش و ثواب برقرار نمود؟

جواب به سوال بالا،با اندکی تامل و تفکر بسیار آسان است:

پروردگار یکتا همه ما انسانها را آفرید، و به همه ما عقل و اختیار تفویض نمود،که وجه اصلی تمایز انسان از حیوان است.

هر انسانی با اختیار و اراده آزاد خدادادی که از طرف خالق یکتا به او عطا شده است،در آزادی کامل می تواند،در این دنیای فانی به راه حق و حقیقت قدم گذارد، و از دستورات خدا و رسول اکرم{ص}، و ائمه اطهار{ع}اطاعت کند و یا نه برعکس مغرور و خودخواه با رجوع به عقل و اختیار آزاد و کامل،از توحید و دستورات سعادت بخش دین اسلام شانه خالی کند، و قدم به راه نادرست و باطل گذارد.

به دیگر سخن،هم فردی که راه اسلام و توحید رابرگزید، و هم فردی که به این راه حقیقت و سعادت پشت نمود،در هر دو حالت آن،اعمال و رفتار و گفتارهایی که انجام داد،آزادانه بهشت و جهنم خود را در این دنیای زودگذر انتخاب می نماید.

بهشت و جهنم هر انسانی از همین دنیا آغاز میشود،و نهایتا در آخرت توسط آفریدگار عالم رسیدگی و حساب رسی میگردد.

انسان موحدی که از دستورات الهی پیروی می نماید،و راه حق و حقیقت را برگزیند،بر اساس قانونمندیهای علمی،طبیعی، و تکامی که حضرت حق آفریدو خود ذات باریتعالی هم به زبان قاصر ما،به آن قوانین پایبند است،عمل مینماید.در نتیجه آن اعمال و دستاوردهایش در این دنیا بهشت،شادی و سعادت را در آخرت برای او رقم خواهد زد.در واقع بهشت پاداش علمی و طبیعی اعمال و رفتارهای انسان مومن راستین و توحیدی می باشد.

از سویی دیگر، در نقطه مقابل انسان مومن، فردی که به راه باطل گروید، مال مردم خورد،گناه کرد،شرک ورزید، ستم نمود و خلاف قوانین هدفمند،علمی و طبیعی آفریدگارعالم،قدم گذاشت، لاجرم در برابر اعمال و رفتارهای غیر انسانی،ضدطبیعی و علمی اش در این دنیای فانی،عذاب و آتش سوزان جهنم را درآخرت نصیب خود کرد.

نتیجه سخن: خدا عامل هدایت و گمراهی انسان است،زیرا به همه انسانها عقل و اختیار آزاد انسانی عطا نموده است، که راه رستگاری  و حقیقت را از بیراهه شقاوت وسیاهی تشخیص دهد و برگزیند.

انسانها با اعمالشان در این دنیا،بهشت و یا جهنم را،درآخرت نصیب خود میکنند.

 

آیات نمونه ::

1-سوره انعام،آیه 35 :: وَإِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاء فَتَأْتِیَهُم بِآیَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ.


ترجمه فارسی : اگر اعراض آنها بر تو سنگین و ناگوار است، [خونسرد و شکیبا باش؛ و گر نه اگر می توانی نقبی در زمین یا نردبانی بر آسمان بزنی تا معجزه ای [دیگر برای آنها] بیاوری،بزن؛ ولی اگر خدا می خواست همه را [به اجبار] به راه هدایت جمع می کرد؛ (اما به حکمتش اختیار را مقرر داشت) پس در زمره جاهلان مباش. 

 


2-انعام/104 :: ( قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ  )

ترجمه: « از جانب پروردگارتان موجبات بصیرت برای شما آمده است؛ هر که دیده بصیرت گشاید، به سود اوست؛ و هر که دیده بر بندد، به زیان خود اوست؛ و من نگاهبان شما نیستم. »

 


3-عنکبوت،45 :: ( اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ. )


ترجمه : « آنچه از کتاب [آسمانی به تو وحی شده است، تلاوت کن و به نماز بایست، که نماز از بی شرمی و رفتار ناپسند باز می دارد؛ و یاد خدا [از هر عبادتی بالاتر است و خدا نسبت به عملکرد شما آگاهی دارد.»


 

4-عنکبوت/آیات مبارکه 50و51 :: ( وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ{50}


أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ{51}

 

ترجمه فارسی :  50-« {انکار ورزان} گفتند: چرا معجزاتی از پروردگارش بر او نازل نشده است ، بگو:

 

معجزات همه در اختیار خداست،و من فقط هشدار دهنده ای آشکارم.


51- آیا {همین معجزه بزرگ}  برای آنها کافی نیست که این کتاب را که بر آنها خوانده می شود،

 بر تو نازل کرده ایم؟ و بی گمان در این [کتاب رحمت و تذکاری است برای باورداران. »


5-یونس/43 :: { وَمِنهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُواْ لاَ یُبْصِرُونَ }

برخی دیگر [در ظاهر] به تو چشم می دوزند؛ولی مگر تو می توانی نابینایان را،اگر چه بصیرت ندارند،

 هدایت کنی ؟


6-سوره القصص،آیه56 :: { إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ. }


ترجمه: « چنین نیست که تو هر که را دوست داری، قادر به هدایتش باشی، بلکه خداست که هر که را بخواهد،

 هدایت می کند، و او به حال راه یافتگان آگاهتر است.


7- سوره نحل،آیه37 :: « اگر به هدایتشان اصرار داری، [آگاه باش که خدا کسانی را که گمراه می کند،

هدایت نمی نماید،و یاوری [نیز] ندارند. »

 


8-سوره یونس،آیه99 :: ( وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ. )

ترجمه :«اگر پروردگار تو می خواست همه اهل زمین [جبراً] ایمان می آوردند[ولی به حکمت خود، پدیده

 اختیار را به انسان تفویض کرد]؛آیا تو می خواهی مردم را وادار کنی که ایمان آورند. »

 


9-سوره بقره،آیه272 ::{لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ

إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ.وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ. }


ترجمه فارسی : « هدایت آنان بر عهده تو نیست،[تو تنها، دعوت کننده ای ولی خدا هر که را بخواهد

[و شایسته ببیند]، هدایت خواهد کرد؛و هر مالی را که انفاق کنید، [بازگشت نیکویش برای خود شماست؛

 و جز برای طلب خشنودی خدا انفاق نکنید؛ و هر چه انفاق کنید، [پاداش آن به طور کامل به شما می رسد

و ستم زده نخواهید شد.

توجه::

1-{ ترجمه آیات از کتاب قرآن مبین،ترجمه:مهندس علی اکبر طاهری قزوینی،می باشد.}

2-{در پایان مقاله منابع نوشته میشود.}

3-{ کد مطلب :: 2    -    کد مقاله :  1/2}

4- « پرتوی از تشییع علوی-1،قسمت دوم مقاله »

5-{ لطفا  برای استفاده از مطالب بالا نام مولف و آدرس دقیق سایت درج گردد.متشکرم }

ادامه دارد.


ابلاغ مبین-1

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 95/1/13 9:40 صبح

بسم اللّه الرحمن الرحیم

بنام خداوند عشق و مهربانی

 

« اسلام،اختیار،آزادی-1 »

 


بعد از حمله تروریستی گروه القاعده در 11سپتامبر2001 برابر با 20 شهریور1380هجری شمسی به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک، و پنتاگون واقع در ویرجینیا و متعاقب آن لشرکشی ایالات متحده آمریکا به کشورهای افغانستان و عراق،تا هم اکنون که در سال2016میلادی برابر با فروردین1395هجری شمسی قرار داریم، هیچ شب و روزی نبوده است،که در برخی از کشورهای خاورمیانه همچون افغانستان،پاکستان،سوریه،یمن و عراق شاهد کشته شدن گروه زیادی از زنان،مردان و کودکان بی گناه و به خاک و خون کشیدن آنها نباشیم.

 

نکته تامل برانگیزی که در میان آن همه بمب گذاری،قتل و خون، و تعرض به حق حیات و آزادی انسانها، توسط گروههای تروریستی وابسته به القاعده و داعش نمایان تر شده است،بهره برداری و سوء استفاده عده ای از به اصطلاح نویسندگان! و خاور شناسان؟ اروپایی و آسیایی می باشد، که با ماهی گرفتن از آب گل آلود خاورمیانه،همراه با روشهای گوناگون،جهت دار،هدفمند و سیستماتیک، در صدد القا و جا انداختن این تصور غلط در ذهن و فکر برخی از مخاطبین ناآگاه و یا کم اطلاع، از متون سراسر عشق و صلح و رحمت آیات قرآنی و احترام خاص اسلام ناب محمدی به مقوله اختیار،آزادی و حقوق بشرهستند، تا چنین وانمود کنند که دین مبین اسلام دین خشونت و کشتار و تحمیل اعتقادات به مردم جهان میباشد.

 

البته این دشمنان و مغرضان پیدا و پنهان، از رواج و شیوع چنین اندیشه های مکارانه و باطلی در غالب اسلام هراسی و اسلام ستیزی هدفمند و جهت دار،ره به جایی نخواهند برد و نتیجه کارشان چون همیشه محتوم به افشاء و شکست،توسط دیگر نویسندگان،پژوهشگران،عالمان و نواندیشان موحد و آزاده در اقصی نقاط عالم میباشد.

 

 

با تکیه و توکل به حضرت حق،در کنار هم، دل به برخی از آیات سراسر عشق و نورانیت قرآن کریم می سپاریم،تا به عنوان مشت نمونه خروار،با دستورات سعادت بخش اسلام در زمینه احترام ویژه خدا و رسولش به مقوله اختیار و اراده آزاد انسانی بیشتر آشنا شویم.


با یک بررسی کوتاه و فشرده، اما عاشقانه و آگاهانه در آیات قرآن مجید،به آسانی به این نکته مهم پی خواهیم برد،خداوند یکتا با مکانیسم الهی وحی،در ارتباط با وظیفه و رسالت پیامبری حضرت محمد{ص}،به او امر میکند، تنها وظیفه و رسالتش در قبال ملت حجاز، ابلاغ مبین و یا همان پیام رسانی آشکار،کلام آفریدگار یگانه به آن مردم بیخبر و ناآگاه میباشد.

حضرت محمد(ص)همچون همه پیامبران الهی،جز ابلاغ پیام خدا به مردم ، به منظور نشان دادن راه سعادت بخش اسلام، از چاه تباهی و بدبختی شرک،کفر،نفاق،ظلم و مردم ستیزی به آنها، هیچ وظیفه ای ندارد.

                        

                       1- « ابلاغ مبین یا پیام رسانی آشکار کلام خدا به مردم »

 

1-بعد از مبعوث شدن حضرت محمد{ص} به مقام پیامبری در سن 40سالگی در غار حراء،رسول اکرم(ص) برای اینکه مردم نادان،متعصب و قشری حجاز را دعوت به توحید و یگانگی نماید، و به آنها از معاد،مکارم اخلاقی و عدالت اجتماعی و سایر دستوراتی که از طریق وحی الهی به او نازل شده است،سخن بگوید،2راه عمده و اصلی در برابر خود نداشت:

راه اول،راه تحمیل و اجبار اعتقادات اسلامی که خداوند توسط وحی به او امر نمود،در برابر مردم در پیش گیرد، تا آنها به زور با توحید،نبوت،معاد و عدالت آشنا شوند،و به قوه جبر و تحمیل ایمان بیاورند، و هدایت یابند-که صد البته این راه چه از نظر عقلانی و چه از نظر علمی و توحیدی با عدالت و قوانین هدفمند و تکاملی حضرت حق کاملا منافات داشت.

پس میماند، راه دوم،که راهی توحیدی،انسانی،علمی و اسلامی است.

در این طریق هدایت،خدا به رسولش امرکرد،که برای آشنایی و هدایت مردم به دین اسلام ،تنها روشی که می تواند اتخاذ نماید،ابلاغ مبین یا رساندن پیام آشکار حق به خلق خدا می باشد ::

 

1-سوره نور،آیه 54 :: « بر رسول وظیفه ای جز رساندن پیام نیست.»

 

2-سوره نحل،آیه 35 ::« .....و آیا جز پیام رسانی آشکار چیزی بر عهده پیامبران است. »

 

3-سوره آل عمران،آیه20::فَإنْ حَآجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ وَالأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ.

ترجمه فارسی: « - و اگر در مقابل تو، به محاجه بر خیزند، بگو: من خود را در برابر خدا تسلیم ساخته ام و پیروان من [نیز چنین هستند]. به اهل کتاب و آنها که [با] کتاب [آشنایی ندارند، بگو: آیا شما هم [به همین گونه در برابر خدا] تسلیم شده اید؟ اگر تسلیم شوند، هدایت شده اند و اگر روی برتابند، وظیفه تو فقط ابلاغ است و خدا به حال بندگان بیناست.

 

4-سوره شوری،آیه48  :: فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ کَفُورٌ .

ترجمه فارسی: « اگر روی گردانند، [توفیق را از خودشان سلب کرده اند] ما تو را نگاهبان آنان نفرستادیم؛ وظیفه ای جز ابلاغ نداری؛ و چون رحمتی از جانب خود به انسان بچشانیم، بدان سرمست می شود؛ و اگر به سزای رفتار گذشته خود دچار مصیبتی شوند [به جای بیداری و توبه انسان ناسپاس می شود. »

 

5- « سوره مائده،آیه 92 :: وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِینُ.

ترجمه فارسی: « از خدا و پیامبر اطاعت کنید و [از گناهان بر حذر باشید؛ و اگر روی برتابید، آگاه باشید که بر عهده پیامبر ما فقط ابلاغ آشکار است. »

 

6-سوره تغابن،آیه12 :: وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ.

ترجمه: « از خدا و پیامبر اطاعت کنید؛ و اگر روی برتابید، [آگاه باشید که بر عهده پیامبر ما فقط ابلاغ آشکار است. »

 

                                   2-« اگر خدا می خواست.....؟! »

 

پروردگار یگانه به همه انسانها عقل و اختیار و اراده آزاد انسانی عطا نمود.از این رو هر فردی خود،مختار و آزاد است،که با رجوع به عقل خدادادی-همراه با تحقیق و مشورت با افراد مومنی که خود راه سعادت را در ورطه نیت،گفتار و عمل انتخاب نمودند،به خدا و رسولش ایمان بیاورد، و راه هدایت و سعادت دنیوی و اخروی را برگزیند، و یا نه، در چاه بی عقلی،نفس پرستی،شقاوت و بدبختی سقوط کند.

خداوند یگانه در آیات متعددی به رسول اکرم{ص}تاکید میکند،اگر اراده حضرت حق بر هدایت همه مردم جهان قرار میگرفت،همه ایمان می آوردند،ولی خدا نظام خلقت انسان را بر اساس اختیار و اراده آزاد انسانی،که وجه تمایز آدمیزاد از دیگر موجودات زنده است، قرار داد.

از این رو پیامبر مکرم اسلام وکیل،وصی،کارگزار، و نگهبان مردم،در اجرا و یا عدم اجرای فرامین زندگی سازی که در جهت هدایت و رستگاری به آنها ابلاغ نموده،نمی باشد. او تنها بیم دهنده،بشارت دهنده و پیام رساننده دستورات الهی به بندگان خداوند یگانه می باشد.

آیات نمونه ::

7-سوره انعام،آیه 107 :: وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکُواْ وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بوَکِیلٍ.

 «  اگر خدا می خواست شرک نمی ورزیدند [ولی نظام خلقت انسان را بر اساس اختیار قرار داد] ؛ و تو را نگاهبان آنها تعیین نکرده ایم؛ و کارگزار آنان نیستی. »

 

8-سوره مائده،آیه 48:: وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَآ آتَاکُم فَاسْتَبِقُوا الخَیْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ .

ترجمه فارسی : « قرآن را بحق بر تو نازل کردیم که کتب پیشین را تصدیق می کنند و نگاهبان آنهاست ، پس طبق آنچه خدا نازل کرده است میان آنها داوری کن و [با غفلت از آیات حقی که بر تو آمده است هوسهایشان را پیروی مکن؛ برای هر گروه از شما آیین و روشی مقرر کردیم؛ و اگر خدا می خواست شما را امتی واحد [و موحد] قرار می داد، ولی می خواهد در مورد موهبت اختیار که به شما داده است، شما را آزمایش کند، از این رو در نیکویی ها [بر یکدیگر] سبقت گیرید، که بازگشت همه شما به پیشگاه خداست و در موارد اختلافتان [داوری و] شما را آگاه می سازد. »

 

9- سوره شوری،آیه 8 :: وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن یُدْخِلُ مَن یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ.

ترجمه: «  اگر خدا می خواست، همه مردم را امتی واحد [و موحد] قرار می داد، ولی [پدیده اختیار را مقرر داشت و بر اساس آن هر که را بخواهد، به رحمت خویش درآورد، و شرک ورزان هیچ کارساز و یاوری نخواهند داشت. »

10-انعام/107 :: « اگر خدا می خواست هیچ کس مشرک نمی شد.....»

11-سوره بقره/آیه253 :: « اگر خدا می خواست-پیروان عیسی(ع)-یگدیگر را نمیکشتند،ولکن او به اراده خود عمل می کند.

12-یونس/99 :: وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ .

 « اگر پروردگار تو می خواست همه اهل زمین [جبراً] ایمان می آوردند [ولی به حکمت خود، پدیده اختیار را به انسان تفویض کرد] ؛ آیا تو می خواهی مردم را وادار کنی که ایمان آورند؟ »

13-انعام/35 :: .....وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى.....

ترجمه : « ..... اگر خدا می خواست همه را [به اجبار] به راه هدایت جمع می کرد.....»

14-انعام/149 :: قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ.

ترجمه فارسی :«  بگو: برهان رسا ویژه خداست؛ و اگر می خواست، همه شما را [جبراً] هدایت می کرد [ولی حکمتش اختیار را تجویز کرد].« پرتوی از تشییع علوی-1»

   1- «  کد مطلب : ./1  » کد مقاله : 1/1

  2- « توجه :: مطالب بالا در کتاب حقوق بشر در اسلام،در دست انتشار می باشد.

   3- «دوستان محترم:: لطفا با احترام به قانون وجدان و حق تولیدکنندگان،برای استفاده از مطالب این تارنما،آدرس دقیق سایت و مولف را درج نمایید.متشکرم.» ادامه دارد.