« دل متن های آزاد-1 »

 

 

چه خوش بود،

در این روز خدا

در پایان ماهی سراسر عشق و عبادت،

با عزمی جزم و انسان گونه-

 رها و پاک از درون-

با تقوایی آزادکننده از زشتیها،-

 همه آدم شوند؟

 

                        *****

چه خوش بود،

در همین نزدیکیها -

بارور می شد-

گلی از جنس صداقت

و عطری از مهر و وفا-

در قلبهای تک تکمان-

و می تابیدنوری از ایمان

ایمانی از انسانیت و علم و تقوی،-

تقوایی الهی گونه-

آگاهی دهنده و نجات بخش،

که پاکمان سازد-

از هر سیاهی های زمانه،

همه زشتی ها،همه تباهی ها،  

و از هر چه بد است-

ازافکار و کردار و گفتار.

 

                                      *****

 

چه خوش بود

من، تو و ما-

نه در شعر و شعار،

بلکه در این لحظه بینهایت،

با تیک و تیک ساعت عمر-

پاک سازی درون آغاز نماییم-

اندک اندک ، گام به گام،

با خلقی انسانی و خدایی گونه-

مصمم،آگاه و آزاد-

دور از خشم و ترس و حرص و غرور-

وهمه ناپاکی های هوای نفسانی،-

و در ستیز مداوم باشیم-

با همه شیطانهای بیرونی-

که ما را به شرک می راند،

و تا همیشه بیگانه باشیم ،

با هر چه پلشتی و غیر انسانی ،-

 رودررو با اصل زیبای توحید است.

                     

                 *****

چه خوش بود

آخر این ماه قشنگ

این عید سعید فطر،

با پالایشی هر روزه ،

این لحظه و هر لحظه زیبای حیات-

با تقوایی، راستین  و الهی

محمد وار و علی گونه،-

دل و جان می سپردیم

به ندای سیاهی افکن -

لا اله الا الله،

و زمزمه می کردیم

آرام و قشنگ و زیبا،

نیست خدایی جز پروردگار یکتا-

و همین اکنون و نه حتی فردا،

به هر چه رنگ اعتیاد و ننگ و فریب،-

نه می گفتیم.

و یکبار برای همیشه آدم میشدیم،-

آری آدم ، آدم

همان آدمی که آن حضرت حق-

به خود آفرین گفت و به آدم نازید......

 

کدمطلب=./5