سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قرآن،آزادی و حقوق بشر-11

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 101/3/20 11:7 صبح

قرآن ، آزادی و حقوق بشر-11

{ قرآن ، آزادی ، حقوق بشر- قسمت یازدهم-11 }
ارتداد و آزادی اندیشه؟..... ::
غیراز آیاتی همچون: «لااکراه فی الدین» (هیچ اکراه و اجباری در دین وجود ندارد) که بدون هیچ اما و اگر و شک و شبهه ای از آزادی دین و مذهب دفاع می کند ، و همچنین در آیه «لکم دینکم ولی دین» (دین شما برای خودتان و دین من برای خودم است ) ، دهها آیه مشابه دیگر در مورد دگراندیشان در قرآن مبین بیان شده است ، که بسیار روشنگر و راهگشا میباشد. با نگاهی به چند آیه قرآن که سخن از "ارتداد" و "الحاد" در آنها رفته است، به خوبی در می یابیم ، پروردگار یگانه وعده عذاب آنها را به آخرت داده است.
استاد عبدلعلی بازرگان در بخشی از مقاله ارتداد و آزادی اندیشه می نویسد :: [ .....در صدر اسلام به کسی مرتد گفته می‌شد که "عملا" با پشت کردن به همدینان مسلمان به دشمن پناهنده می‌شد..... .....نگاهی به چند آیه قرآن که سخن از "ارتداد" و "الحاد" در آنها رفته است، به خوبی می‌فهمیم که مطلقاً کیفری دنیائی برای ارتداد تعیین نشده و به عواقب اخروی عذاب‌آور آن و محرومیت از مغفرت الهی (در جهان‌بینی دینی) اکتفا گردیده است...... ] در این قسمت به چند نمونه از این آیات روشنگر در مورد ارتداد و آزادی دگراندیشان از منظر قرآن کریم که یگانه کتابِ مطمئن و مصون از خطا و تحریف و دستکاری و بزرگترین مرجع و راهبر همه متقین و موحدین است ، می پردازیم ::

6- سوره البقره ، آیه 217 :: .... وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَ?ئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ ? وَأُولَ?ئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ? هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
ترجمه :: .....کسانی از شما که از دین خود برمی‌گردند (به دشمن می‌پیوندند) و در حالت انکار (حق) از دنیا می‌روند، تلاش‌شان در دنیا و آخرت برباد خواهد رفت و جاودانه دوزخی خواهند شد.

7- سوره مائده ، آیه 54 ::
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ....
ترجمه :: ای مؤمنان، هرکه از شما از دین خود برگردد (چه باک) خدا بزودی گروهی را (پدید) آورد که دوست‌شان دارد و دوستش دارند.....

8-سوره محمد ، آیه 25 :: إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَى? أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى ? الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى? لَهُمْ.
ترجمه :: آنهائی که پس از روشن شدن راه هدایت، به پشت سرخویش برگشتند (به روزگار جاهلیت ارتداد کردند)، شیطان این کار را در نظرشان آراست و آنان را گرفتار (آرزوهای خام) کرد.


9- سوره نساء ، آیه 137 :: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا.
ترجمه :: آنان که ایمان آوردند و سپس انکار کردند و باردیگر ایمان آوردند و باز انکار کردند (چند بار ارتداد) و بر انکارخویش افزودند، خدا در مقام بخشش آنها و رهبری‌شان به راه (سعادت) نخواهد بود.

10- سوره اعراف ، آیه 180 :: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى? فَادْعُوهُ بِهَا ? وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ ? سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُون.
ترجمه :: برای خدا صفات نیکوئی است، خدا را با آن نام‌ها بخوانید و کسانی را که در آیاتش کج‌اندیشی (الحاد) می‌کنند به حال خود (آزاد) بگذارید، آنها به زودی جزای عمل خود را می‌گیرند.
11- سوره فصلت ، آیه 40 ::
اِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیَاتِنَا لَا یَخْفَوْنَ عَلَیْنَا ? أَفَمَنْ یُلْقَى? فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِنًا یَوْمَ الْقِیَامَةِ ? اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ? إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ َ
ترجمه :: کسانی که در آیات ما الحاد (کج اندیشی) می‌کنند، بر ما پوشیده نخواهد بود، آیا آن‌کس که در آتش دوزخ انداخته می‌شود بهتر است یا کسی که در روز رستاخیز ایمن خواهد بود (در هرحال) هرطور می‌خواهید عمل کنید که خدا به آنچه می‌کنید آگاه است.


{ پاورقی :: برای مطالعه بیشتر در پیرامون ارتداد به کتاب فقه استدلالی در مسائل خلافی، رجم، خمس،ارتداد ، تالیف ؛ سید محمد جواد غروی از علمای معاصر مقیم اصفهان ، ترجمه :: دکتر سید علی اصغر غروی ، انتشارات اصفهان ، زمستان 1377 ، بویژه صفحات 602 الی 617 مراجعه نمائید.
یا به مطالعه کتاب حقوق بشر از منظر اندیشمندان/ پژوهش و تدوین : محمد بسته نگار ، از صفحه751 الی 768 ، بپردازید. } .
به قلم :: #مهدی_گلمحمدی
#قرآن_آزادی_و_حقوق_بشر
#پرتوی_از_قرآن
ادامه دارد.

قرآن،آزادی و حقوق بشر-10

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 101/3/20 10:58 صبح

قرآن،آزادی و حقوق بشر-10

( قرآن ، آزادی ، حقوق بشر-قسمت دهم_10 )
تدکر مهم :: خوانندگان گرامی ، انتشار برخی از نظرات نویسندگان و محققان امور دینی و اعتقادی ، لزوماً به معنای تائید آن نوشته یا همه عقاید شخصی و اجتماعی آن نویسندگان نمی باشد. هدف اصلی مولف این سطور فقط آشنایی با دیدگاههای مختلف محققان و علمایِ مذهبی میباشد و بس.

سوره توبه ، آیه 6 :: وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ 6
ترجمه فارسی :: و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان چرا که آنان قومى نادانند.{ 6 }
ادامه نکات در پیرامون سوره توبه ، آیه 6 :: نکته جالب توجه این است که امر پروردگار عالم ، در دریافت و شنیدن سخن حق ، توسط مشرکان ، و رساندن آنها به محلی امن ، بخاطر چه افرادی است و چرا؟
پاسخ سوالِ بالا :: مهندس بازرگان به دیدگاه زیر باور دارد و این آیه مورد نظر را چنین تشریح میکند ::
[ مشرکان بر اساس منافع جمعی و دنیوی که از آن برخوردارند ، معمولاً دوست و یاور دیگر همکیشان خود بودند ، پس لاجرم و و علی الظاهر بصورت طبیعی مزاحم دوستان مشرک خود نمیشدند ، ولی در اینجا ما با یک گروه و قبیله ای تندرو و متعصب سر و کار داریم که ظاهراً تازه مسلمان شدند ، ولی هنوز پیام سراسر صلح ، رحمت و آزادی دین مبین اسلام ، به عمق وجودشان رسوخ نکرده و در جان و ضمیرشان حکاکی و نهادینه نشده است. این نو مسلمانان در برخی مواقع ،به قول مثال معروف ، از پاپ پاپ تر و از کاتولیک کاتولیک تر میشوند ، و یا به سخن مرسوم و عامیانه امروزی ، آنها همان کاسه های داغ تر از آش می باشند ، که شاید بخاطر جهالت و تعصب نهفته در وجودشان ، برخلاف دستورات و فرامین قرآن کریم و سنت و رسالت پیامبر اکرم( ص ) عمل میکنند. آنها به مشرکینی که خواهان شنیدن کلام توحید هستند ، برخوردی ظاهراً تند می نمودند ، و از این رو است که خداوندِ رحمان و رحیم به مومنین راستین ، و بویژه به پیامبر عشق و رحمت حضرت محمد{ص} ، یک وظیفه الهی و دستوری مستقیم و محکم را صادر میکند ، که همانا باید آن مشرکانی که کلام خدا را شنیدند ، در آرامش کامل و بدور از آسیب افراد تند و خشن (که معمولاً در هر جوامعی حضور دارند) ، به منطقه و محلی امن برساند ، و این ماموریت ، به منزله یک وظیفه انسانی و الهی تلقی میشد ، که بر دوش مبارک حضرت رسول اکرم(ص) و همه مومنین و موحدین محمدی و علوی گذاشته شده بود. تامین یک شریطِ کاملاً آزاد برای دریافت پیام حق ، همراه با محافظت و رساندن آن مشرکان به محلی امن ، به منظور ایجاد فضائی توام با آرامش و امنیت است که آن مشرکین ، در اوج اختیار کامل و انتخابی آزاد و انسانی به بررسی ، تفکر و نهایتاً تصمیم گیری در پیرامون شنیده هایِ جدیدِ خود بپردازند ، و لاجرم آگاهانه و آزاد خود تصمیم نهایی را اتخاذ نمایند. به بیانی دیگر در این آیه شریف ، حضرت حق به همه مومنین و مسلمانان راستین می آموزد که ، مشرکان و دگر اندیشان در شنیدن کلام وحی و انتخاب نهایی در پذیرفتن و یا عدم پذیرش دعوت رسول اکرم ، کاملاً آزاد و مختار هستند و هیچ جبر و اجباری در کار نمی باشد. این است سیمای راستین اسلام قرآنی ، که در نقطه اوج و در نوک قله رفیع انسانی ، و در مداری بسا بسیار بالاتر و فراتر از حقوق بشرِ قرن بیست و یکمی امروزی ، میباشد. نکته مهمی که نباید از خاطر ببریم این است که ، این مشرکین کسانی هستند که طالب شنیدن پیام حقیقت اسلام هستند.

نکته اساسی و مهم این است که این افراد با کافران و مشرکانی که که بصورت فردی و جمعی، مسلمانان را مورد آزار و اذیت قرار‌‌داده اند و به جان ، مال و نوامیس پیروان رسول اکرم دست به تعدی و تعرض دراز کرده اند ،فرق ماهوی دارند. این گروه از مشرکانی هستند که طالب پیام الهی میباشند ، و حتی در برخی موارد گروه و قبیله ای از آنها با مسلمین قرارداد و پیمان نامه ای مبنی بر ترک مخاصمه و ادامه یک زندگانی و همزیستی مسالمت آمیز دارند. اما مشرکین و کافران و حق پوشانی که بصورت مسلحانه و خشونت گرایانه مانع آزادی بیان و اندیشه ، و انجام شعائر و اعمال توحیدی ، و حق زندگانی آزاد مسلمانان می شدند ، در آن هنگام بر پیامبر اسلام(ص)و یارانش پیکار و جهاد دفاعی برای مقاومت ، و دفاع از حریم و حرمت انسانی ، امری کاملاً واجب ، مسلم و حتمی می بود ، تا زمانی که جنگ بار فتنه را بر زمین بگذارد ، و یا جناح حق پوشانِ کافر و تجاوزگر ، تن به صلح و اتمام جنگ و خونریزی بدهند.
به قلم :: #مهدی_گلمحمدی
#قرآن_آزادی_و_حقوق_بشر
#پرتوی_از_قرآن
ادامه دارد.

قرآن،آزادی و حقوق بشر-9

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 101/3/20 10:46 صبح

قرآن،آزادی و حقوق بشر-9

( قرآن ، آزادی ، حقوق بشر _ قسمت نهم-9 )
[ آیه جامع ، کلی ، و بین الملل آزادی و حقوق بشر ]
اسلام ستیزانی که به صورت سیستماتیک ، هدفمند و گروهی به جنگ تمام عیار با دین مبین اسلام ، برخواسته اند ، با سوء استفاده بسیار از مشکلات و معضلات حاد و مهمِ بخصوص مسائل اقتصادی و سیاسی مردم مسلمان ، بویژه در جوامع اسلامی در کشورهای خاورمیانه ، به مخاطبان عموماً ناآگاه و کم اطلاع چنین القاء می کنند که گویا ظاهراً ، این دین توحیدی و مردمی ، فرسنگها با مقوله دیالوگ ، تعقل ، اندیشیدن ، تفکر ، تمدن و فرهنگ سازی به دور است ، و یا اساساً اسلام بصورت ریشه ای سر ستیز و تضاد با موضوعاتی انسانی همچون آزادی و حقوق بشر دارد؟!!!!..... که صد البته این القائات اسلام ستیزان و دشمنان دین صلح و رهایی اسلام محمدی و قرآنی ، از اساس باطل و نادرست است ، و تضادی عمیق و ماهوی با دنیای حقیقت و واقعیت داشته و دارد و فرسنگها از خرد و اندیشه پاکِ وجدانی و انسانی دور و دورتر است. اما حقیقت مطلب این است که ، بعد از نام مبارک الله ، از نظر آماری مشتقات کلمه قال یعنی دیالوگ و گفتمان ، بیشتر از کلمات دیگر در کتاب قرآن میباشد.

نام الله مجوعاً 2697 مرتبه و مشتقات کلمه قال( قالوا ، یقولون ، قل .....) ، جمعاً 1721 مرتبه در قرآن کریم ، به کار رفته است.
{ 1 } نکته بسیار قابل توجه این میباشد که ، پیامبر اسلام( ص ) ، به اندازه ای به مقوله گفتگو و دیالوگ نمودن با مردم اهمیت میداد ، که از عمق جان و عاشقانه دل به سخنان و درد و دل مردمش میداد. و چه بسا صبورانه و صمیمانه به گفته های نه چندان درستِ ملتی که هنوز از دنیای سیاهِ نادانی و جهالت فاصله نگرفتند جان و دل میسپرد ، تا جائیکه به او لقب ( گوش) میدادند.
پروردگار یکتا در سوره توبه ، آیه مبارکه61 در این رابطه به مردم که به رسول اکرم لقب گوش میدادند ، میفرماید :: 
[ ..... یقولون هو اذن قل اذن خیر لَکُم یُومن بِالله و یُومن للمومنینَ..... :: ترجمه :: .....میگویند او گوش است ، بگو گوشِ خوبی برای شما است ، به خدا ایمان دارد و به نفع مومنین باور دارد..... ] { 2 }
4- سوره حجرات ، آیه 13 ، یکی از آیاتِ مهم و حقوق بشری قرآن مبین است که ، خدای یگانه بصورت مشخص و مبرهن ، بر روی تمامی فرهنگ جاهلانه نظیر ؛ برتریهای مادی و طبقاتی ، قومی ، ملیت ، نژادی ، زبانی ، نابرابری ما بین زنان و مردان و هر آنچه رنگ و بوی تبعیض و تفاخرات جاهلانه دارد ، بسیار روشن و محکم مهر باطل و پایانی برای همیشه تاریخ انسانی زد.

در این آیه بسیار مهم و راهگشاء میخوانیم ::
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ 13
ترجمه فارسی :: اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏ تردید خداوند داناى آگاه است ( 13 )
5-امنیت کامل و کافی برای دگر اندیشان :: سوره توبه ، آیه 6 :: وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ 6
ترجمه فارسی :: و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان چرا که آنان قومى نادانند.{ 6 }

نکته ها :: این آیه زیبا در مقابل و رو در رویِ آنهائیکه بر خلاف وجدان انسانی در بوق و کرنا چنین به مخاطبان عموماً جوان خود تلقین میکنند ، که گویا اسلام دستور به قلع و قمع همه مشرکین داده است ، میباشد. خداوند به پیامبر اسلام و مومنین دستور صادر میکند ؛ که اگر یکی از مشرکین پناه خواست ، پناهش ده تا کلام توحیدی حضرت حق که از زبان بنده صالحش محمد-ص- بیان میگردد را گوش فرا دهند ، و سپس امر میکند آن مشرکان را همراهی کند و به محل امنی برساند.

منابع تا این قسمت :: 1 و 2 = در عرصه اصلاحات... صفحه 134. 3-مترجم قرآن = زنده یاد استاد محمد مهدی فولادوند.
ادامه دارد.
به قلم :: #مهدی_گلمحمدی #قرآن_آزادی_و_حقوق_بشر
#پرتوی_از_قرآن

قرآن،آزادی و حقوق بشر-8

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 100/3/2 2:52 عصر

قرآن، آزادی و حقوق بشر-8


 ‍ قرآن ، آزادی ، حقوق بشر :: قسمت هشتم-8


 25- ازدیدگاه اسلام و راهنمای عمل مسلمین یعنی کتاب قرآن ، همه مردم از نعمت آزادی ، حق حیات ، امنیت اجتماعی و .... ، برخوردارند.
پروردگار یگانه در سوره مائده ، آیه 32 می فرماید ::
مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (32)

 از این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم ، که هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد ، و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند [با این همه] پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیاده‏ روى مى کنند (32)
 [ مترجم : محمد مهدی فولادوند ]


نکته ها :: 
 حرمت جان انسان یکی از مهمترین حق و حقوق لازم و واجب برای هر فردی ، فارغ از هر دین ، آئین ، ملیت ، نژاد، زبان و رنگ پوست و ... ، میباشد. بر اساس فرامین الهی در کتاب قرآن حکیم ، هرکسی یک انسان را بی گناه کشته باشد ، گویا تمام مردم عالم را به قتل رسانده است. به بیانی دیگر ، ارزش و کرامت جان نوع انسان آنقدر مهم و حیاتی است ، که فرد قاتلی که به عمل ننگین آدم کشی و قتل دست زده است ، چه بسا در موقعیتی دیگر به جان و مال افراد دیگری تعرض نماید. کشتن یک انسان بی گناه ،این نیست که هر فرد باگناه! باید کشته شود ، بقول معروف اثبات شی نفی ما اعداء نمیکند.
یعنی مثلاً وقتی به فردی میگوئیم به پدرت سلام برسان ، منظور این نیست به مادرت سلام نرسان ، یا به او ناسزا بگو ، و یا لعنت بفرست.
صد البته منظور قرآن در این آیه مشخص و مبرهن است ، که اگر فردی یا افرادی که مرتکب قتل یا فسادی ( تجاوزِ فردی و گروهی به جان ، مال و نوامیس مردم ) ؛ نشده اند را به قتل برسانیم و از نعمت همگانی حیات و امنیت محروم کنیم ، پستی و بار منفی این عمل به آن اندازه گناه ، قبیح و تنفرانگیز میباشد ، که گویا تمام بشریت را کشته باشیم.
از آنجاکه ملاک فضیلت و برتری هر انسان در نزد پروردگار عالم ، تنها تقوی الهی است ، پس لاجرم اگر هرفردی جان انسانی را صرف نظر از هر دین ، قوم ، نژاد و .....از مرگ و نیستی نجات دهد ، مانند آن است که جان تمام بشریت را نجات داده است.


26- ثروت و اموال دنیوی موجب هیچ برتری ما بین انسانها نمیشود.
در سوره سباء ، آیه 37 می خوانیم ::
 وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ (37) 
ترجمه فارسی :: 
 و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند پس براى آنان دو برابر آنچه انجام داده‏ اند پاداش است و آنها در غرفه ‏ها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود ( 37 )


نکته ها ::
تنها و تنها معیار و شاخص برتری و فضیلت در نزد خدا نه نزد انسانها ، فقط و فقط ایمان و تقویِ آزادیبخشِ الهی است و بس. ثروت ، مال و اموال دنیوی و تعداد بالای فرزندان که در زمان نزول آیات جزوِ قدرت اقتصادی ، بزرگی و برتری هر خانواده یا قبیله ای در مقابل قبایل دیگر به حساب می آمد ، به همراه دیگر برتریهای نژادی ، قومی ، جنسیتی ، رنگ پوست ، نوع زبان ، و دیگر نمادها و مظاهر رژیمهای طبقاتی ، در دین مبین اسلام از میان رفت و محو و پاک شد.
چون تنها معیار فضیلت در نزد خدا ، فقط تقویِ رهایی بخش قرآنی میباشد ، از این رو هیچ فرد موحد و مسلمان راستینی نباید و نمیتواند به پول و دارائی پدران و مادران خویش بنازد ، و آن اموال و ثروت دنیوی را ( که تازه اگر هم پاک و حلال باشد و از اختلاس ، احتکار ، دزدی و استثمار بندگان خدا به دست نیاورده باشد ) ، طبق دستورات انسان ساز و قوانین ضد استثماری و ضد بهره کشانه توحیدی که قرآن از آن سخن می گوید ، در این دنیا موجب هیچ فخر و مباهاتی نمیشود.

این آیه راهگشا ، آن هم در بیش از 1400 سال قبل به خوبی این مطلب را به ذهن هر فرد منصف و باوجدانی متبادر میکند ، که خداوند یاری رسان در آن عصری که هنوز مردمی زیادی بودند که از جهالت و توحش نظام طبقاتی کاملاً پاک و مبرا نشده بودند ، چنان از درجه و مداری بسیار بالا ، از مقوله حقوق بشر سخن میگوید ، که در این عصر تکنولوژی و ترقی قرن بیست و یکم هم ، دستوراتش مترقی ، جدید و قابل استفاده می باشد.
 _________________________________________

 توجه مهم ؛ 
آیات حقوق بشری در قرآن کریم ::

 در این قسمت ، بصورت مستقیم و غیر مستقیم به آیاتی که در پیرامون حق و حقوق بشریت میباشد ، می پردازیم ؛


عفو و صفح در برابر انتقاد و کارشکنی دگر اندیشان ::

1-خداوند در سوره مائده ، آیه مبارکه 13 میفرماید :: 
 (..... وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِین)
ترجمه فارسی ::
 (.....روزی نیست که بر خیانتی از آنان مطلع نگردی ، به استثنای قلیلی از آنان.پس عفو را پیشه کن و به روی خویش نیاور که خداوند محسنین را دوست دارد. )


2- مجادله و دیالوگ با اهل کتاب به بهترین صورت ممکن :: 

 حضرت حق در سوره عنکبوت آیه 46 می فرماید ::
عنکبوت:46 وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَأُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
ترجمه فارسی ::
با اهل کتاب [=یهودیان و مسیحیان] مجادله نکنید ، جز به نیکوترین شیوه، مگر با ستمگران‌شان [که اهل منطق نیستند و ممکن است سوء استفاده کنند] و بگوئید به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر شما نازل شده ایمان آورده‌ایم و معبود ما و شما یکی است و ما [نه تابع تعصبات قومی خود، بلکه] تسلیم او هستیم [لذا نیکوترین شیوه، پرهیز از بحث پیرامون تفاوت‌ها و پرداختن به اشتراکات است].


3-حقِ همزیستی مسالمت آمیز با دگراندیشان ::

 اساس و پایه همه ادیان توحیدی ، ایجاد یک جامعه اخلاقی و انسانی ، توام با همزیستی مسالمت آمیز میباشد. در واقع از ابتدا تا پایان رسالت حضرت محمد مصطفی( ص ) ، طبق فرمایشات حضرت حق ، آن پروردگار یگانه ، ما تنها دارای یک دین بوده و هستیم ، که همانا دین رهائی بخش اسلام توحیدی و قرآنی است.
دین مبین اسلام ، یعنی دین تسلیم آگاهانه ، آزادانه و خردمندانه در برابر قوانین و قواعدِ هدفمند و منظم الهی در سراسر جهان و طبیعت برپا شده است.
حکمتها و احکام گوناگون دینی را ، میتوانیم به کلاسها و پایه های درسیِ تکامل بخش و رو به رشد و تعالیِ دورانهایِ ابتدائی ، دبیرستان و دانشگاه برای کسب علم و ارتقاء دانش و فنون فرض کرد. و یا به دیگر سخن حضرت توح(ع) ، حضرت زرتشت(ع) ، حضرت موسی( ع ) و حضرت عیسی( ع ) به مثابه کلاسهای دروس مکتب دین و اخلاق از پایه ابتدایی ، متوسطه ، عالی ، و فراتر از آنها ، آخرین و کاملترین ، و متکامل ترینِ دانشگاه توحید و اخلاق انسانی ، همان دیانت پاک و سراسر رحمانیت و عشق ، یعنی همین دین مردمی و رهایی بخش اسلام میباشد.

.
پروردگار احد و واحد در سوره آل عمران ، آیه 64 ، همه مومنان و مسلمانان را دعوت به حفظ اتحاد و وحدت ، حول محورهای مشترک سه گانه زیر ، با دگر اندیشان اهل کتاب میکند و چنین قاطع و مُسَلَم می فرماید ::
قُلْ یَاأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.
ترجمه فارسی ::
    بگو: ای اهل کتاب [از موضع لجاجت و جدایی و جفا] به حقیقت مشترکی میان ما و خودتان [برای تفاهم و تقریب] فراآیید[بدین وسیله که] جز خدا را بندگی نکنیم و هیچ چیزی را با او شریک نسازیم و بعضی از ما [آدمیان] بعضی دیگر را به جای خدا ارباب [=صاحب اختیار] نگیریم. پس اگر [به این پیشنهادات وحدت‌بخش] پُشت کردند، بگویید: شاهد باشید که ما [به حکم خدا در پیوند توحیدی با شما] تسلیم شده‌ایم.
( سایت و نرم افزار قرآنی م.ع.ب )

نویسنده مقاله :: #مهدی_گلمحمدی

 #قرآن_آزادی_و_حقوق_بشر
 #پرتوی_از_قرآن

 ادامه دارد.

قرآن،آزادی و حقوق بشر-7

ارسال  شده توسط  مهدی گلمحمدی ایرانی در 100/2/16 8:9 صبح

قرآن،آزادی و حقوق بشر-7

 


 قرآن ، آزادی و حقوق بشر : قسمت هفتم-7 


 16-سوره احزاب ، آیه 48 :: 
 وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا
 و از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را رها ساز و به خدا توکل کن که خدا در سپردن امور به او کافی است.
( مترجم :: م.ع.ب )



17-خداوند رحمان و رحیم در سوره النساء ، آیه 79 می فرماید :: مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُـولًا وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا
[درست است] هر پیشامد نیکویی بر تو رسد از جانب خداست، و[لی] هر پیشامد ناگواری بر تو رسد از خود توست ، [نه دیگران] و ما تو را به پیامبری برای [هدایت] مردم فرستادیم و خدا در مقام گواه بودن کافی است.
( ترجمه:: سایت و نرم افزار م.ع.ب ) 



 نکته ها ::
همچنانکه در توضیح سوره یونس ، آیه 99 ، به نگارش درآوردیم ، چون خداوند آفریدگار تمام عالم و جهان میباشد ، هر کاری از خوب و بد از انسانها با اختیار و اراده آزادی که دارند سر میزند ، حضرت حق آن اعمال را به صورت صریح یا تلویحی به خود نسبت میدهد ، زیرا علاوه بر اینکه خود مالک و آفریننده تمام مخلوقات جهان است ، به انسانها عقل و اختیار اعطا کرده ، تا با پیروی از پیامبران الهی ، راه حقیقت و روشنائی را از چاه باطل و سیاهی بازشناسند. درسی دیگری که این آیه الهی به ما میدهد ، این است که ، آنکه پیامبر و رسولِ حضرت احدیت است ، تنها وظیفه رسالتش ابلاغ و پیام رسانی آشکارِ حُکم و حکمت آیات آفریدگار به خلق خدا است ، بی آنکه حق تحمیل ، اجبار و اکراه عقاید دینی را به مردم داشته باشد.
ما انسانها هم باید از سنن و دستورات خدا که در گفتار و اعمال پیامبر اسلام( ص ) ، متجلی و عیان شده است ، دقیق و بطور کامل پیروی کنیم ، و از اجبار و تحمیل عقاید به مردم خودداری نمائیم ، وتنها دعوت ما به سوی پندارها ، گفتارها ، اعمال و رفتارهایِ ، معروف و نیکی ها باشد ، زیرا در برخی اوقات بدی ها و زشتکاری ها و عواقب سوء آنها که منشاء زیان و خسارت فردی و گاهاً جمعی و اجتماعی َو ....را در پی دارد.
ولی در پروسه دعوت به نیکی ها و فراخوان به دوری کردن از بدیها ، حقِ تحمیل عقایدی که طبق فطرت الهی مسئله ای قلبی و درونی است، به دیگران ، از جمله آشنایان و نزدیکانِ خود را نداریم.
زیرا ما در عمل به دستورات الهی ، و از جمله یکی از شعائر مهم دینی آن ، یعنی امر به معروف و نهی از منکر توحیدی و قرآنی ؛ [ که عمدتاً یکی از وظایف مهم آن ، نقشهایِ نظارتی ملت بر اعمال و تدبیر حاکمان برای دستیابی به ترقی و تکامل نوع بشر میباشد ؛ دقیقاً باید طبق فرامین حضرت حق ، با تواضع و فروتنی در گفتار و رفتار ، همراه با استدلال درست ، آگاهانه و هشیارانه ، مسیر و راهِ مستقیمِ حقیقت ، توحید و اخلاق انسانی و اسلامی را ، از چاهِ نادرستِ باطل و کژراهه ، بطور مشخص ، دقیق و ملموس مشخص کنیم.
 بعد از بیان نمودن و روشنگری در پیرامون دستورات حضرت حق به فرد و یا افراد جسجوگر ، حالا مخاطبِ ما در پذیرش و یا عدم پذیرش عقاید و باورهای دینی و مذهبی مطرح شده ، کاملاً آزاد و مختار میباشد.


استاد بازرگان در توضیح این آیه ، از جمله می نگارد :: این آیه به ظاهر همان ادّعای مسلمان نماها (منافقان) را تأیید می‌کند که حوادث نیکو (پیروزی) را به حساب خدا و ناخوشایندی‌ها (شکست‌ها) را به حساب پیامبر می‌گذاشتند. حال آنکه در آیة قبل بر آنان خرده گرفته بود که چرا نمی‌فهمند!؟ به نظر می‌رسد پاسخ را باید در تفاوت زاویة نگرش به مسئله یافت؛ در آیه قبل از زاویة مشیّت خدا مسئله را مطرح می‌سازد که حوادث نیک و بد تماماً تابع نظاماتی هستند که او مقدّر کرده است، اما در این آیه موضوع را در ارتباط با نقش انسان، در نیک و بد سرنوشتی که برای خود رقم می‌زند، عنوان می‌نماید.
 مثال مدرسه الگوی ساده‌ای برای فهم آسان‌تر این مسئله است:
1- کارنامة قبولی و رفوزگی (هر دو) از طرف مدرسه داده می‌شود ، 
 2- توفیق هر شاگردی در حقیقت ناشی از امکانات و آموزش‌هایی است که در مدرسه توسط معلمین عرضه می‌شود، در حالی که رَد شدن شاگرد در امتحانات ناشی از بی‌همّتی خود اوست؛
 (مدرسه برای رد کردن تأسیس نشده است).


18- سوره احقاف ، آیه مبارکه 8 ::
 أَمْ یَقُـولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَلَا تَمْلِکُونَ لِی مِنَ اللَّهِ شَیْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِ کَفَى بِهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ.
 یا می‌گویند: [محمّد] قرآن را از خودش بافته است. بگو: اگر آن را از خودم بافته [و به خدا نسبت داده] باشم، شما در برابر [کیفر] خدا کاری برای من نتوانید کرد. او بر آنچه [از مشغولیات باطل که] در آن غرق شده‌اید آگاه‌تر [از من] است و شاهد بودن خدا میان من و شما کافی است، و او آمرزنده و مهربان است. 
( ترجمه : م.ع.ب )





19-آفریدگار عالم در سوره احزاب ، آیه مبارکه 39 می فرماید ::
الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا
ترجمه فارسی :: 
 ـ [همان] کسانی که رسالت‌های خدائی را [به مردم] می‌رسانند و [فقط] از او بیم دارند و از هیچکس جز خدا نمی‌هراسند و خدا در حساب‌گری کافی است.
ترجمه :: ( م.ع.ب )



20-سوره فرقان ،آیه مبارکه 58 ::
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَکَفَىبِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا
و [در برابر توطئه‌های مخالفان] بر آن [خدای] زندة جاویدی که هرگز نمی‌میرد توکل کن و به ستایش او [با ایفای نقش مثبت و اصلاحی] بکوش و [حسابرسی] خدا نسبت به [آثار و عوارض] گناهان بندگانش کافی است [=نیازی نیست کسی دخالت کند].



21-سوره مدثر ، آیه 11 ::
 .........ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا
مرا و کسی را که خود به تنهایی [بدون مشارکت دیگران] آفریدم به حال خود وا گذار [=خود را مسئول و مشغول او مدار].
 ( ترجمه : م.ع.ب )



22-سوره حجر ، آیات 2 و 3 ::
سوره حجرآیه 2 : رُّبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا

 مُسْلِمِینَ چه بسا کسانی که [توحید و آخرت را] انکار کردند، [در دنیا یا آخرت] آرزو کنند ای کاش [در برابر خدا] تسلیم بودند.

سوره حجر ، آیه3 ::
ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ـ
 [به حال خود] واگذارشان کن تا بخورند و [از نعمات مادّی] بهره‌مند شوند و آرزو [های دنیائی] سرگرم‌شان کند. به زودی [سرانجام خود را] خواهند دانست.
( مترجم :: م.ع.ب )



23-در سوره قلم ، آیات مبارکه 43 و 44 می خوانیم ::
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ?43?
دیدگانشان به زیر افتاده خوارى آنان را فرو مى‏ گیرد در حالى که [پیش از این] به سجده دعوت مى ‏شدند و تندرست بودند (43)
فَذَرْنِی وَمَنْ یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ?44?
پس مرا با کسى که این گفتار را تکذیب مى ‏کند واگذار به تدریج آنان را به گونه‏ اى که در نیابند [گریبان] خواهیم گرفت (44)
 (مترجم :: زنده یاد استاد محمد مهدی فولادوند)




24-سوره معارج ، آیه 42 ::


فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ.
پس به حال خود رهایشان کن ، تا [در بیهودگی‌ها] فرو روند و به بازی [های دنیا] مشغول باشند تا به روزی [برسند] که بیم داده شده‌اند.
(م.ع.ب )



نویسنده مقاله :: #مهدی_گلمحمدی

 #قرآن_آزادی_و_حقوق_بشر
#پرتوی_از_قرآن
ادامه دارد.

 


<      1   2   3   4   5   >>   >